دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928645420211222Comparison of Occlusion Settling in Orthodontic Patients after Using Essix and Hawley Retainers by T-Scan IIIمقایسهی تغییرات اکلوژن در بیماران ارتودنسی پس از استفاده از ریتینرهای Essix و هالی توسط T-Scan III3103201922310.22038/jmds.2021.54395.1997FAمریم امیدخدادانشیار گروه ارتودنتیکس، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران0000-0003-0075-493Xبراتعلی رمضانزادهاستاد گروه ارتودنتیکس، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایراناعظمالسادات مدنیاستاد گروه پروتزهای دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانمحمد نوریاستادیار گروه ارتودنتیکس، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی لرستان، خرم آباد، ایران0000-0003-1458-3377Journal Article20201224Introduction: Occlusion stability following orthodontic treatments is a daunting challenge for orthodontists and this stability is maintained using retainer devices after the active phase of treatments. Although Hawley retainer has a wide application in retention objectives, the use of Essix retainers has been on a rise in recent years. The present study aimed to compare occlusal settling in orthodontic patients after using Essix and Hawley retainers using the T-Scan III technique for bite recordings in the retention period.<br />Materials and Methods: In this observational-analytical trial, 46 orthodontic patients (24 for Hawley and 22 for Essix retainers) were selected at the end of the active phase of the treatment. The patients used Hawley and Essix retainers at both jaws for 1 year, and the occlusal settling (occlusal contacts) was recorded by the T-Scan III technique at the initial time (T0), as well as 6 months (T1) and 1 year (T2) after retention. The intragroup and intergroup changes (percent) that occurred in occlusal contacts in different time intervals were statistically analyzed by paired t-test and student t-test, respectively.<br />Results: In the Hawley retainer group, the occlusal contacts significantly increased in the posterior teeth (7.708±13.5; P=0.008) and significantly decreased in the anterior teeth (7.416±11.791; P=0.005). On the other hand, in the Essix retainer group, occlusal contacts decreased in the posterior teeth (10.19±14.884; P=0.008) and significantly increased in the anterior teeth (10.381±18.591; P=0.005). <br />Conclusion: AS evidenced by the obtained results, both Hawley and Essix retainers caused changes in the occlusal contacts and relative vertical movement of posterior teeth in the patients after 6 months and 1 year of retention, compared to the initial time. Nonetheless, Hawley retainer seemed to ring about more posterior changes (settling) than Essix retainer. Due to the increase in posterior tooth contact and the decrease in anterior tooth contact with the use of Holly retainer, this retainer can be a better choice in deep bite cases. Furthermore, due to the reduction of posterior contacts in the first 6 months in the Essix license plate, it is suggested that the full-time use of this retainer be shortened.مقدمه : ثبات اکلوژن پس از درمانهای ارتودنسی از اهمیت زیادی برخوردار بوده و این ثبات پس از فاز فعال درمان توسط دستگاههای نگهدارنده به دست میآید. ریتینر هالی کاربرد زیادی برای ریتنشن در درمانهای ارتودنسی دارد؛ ولی امروزه تمایل به استفاده از دستگاههای ریتینر شفاف افزایش یافته است. تحقیق حاضر با هدف مقایسهی ستلینگ اکلوژن در بیماران ارتودنسی متعاقب استفاده از ریتینرهای Essix و هالی با استفاده از روش دیجیتالی T-Scan III انجام شد.<br />مواد و روش ها: در این تحقیق مقطعی-تحلیلی، 46 بیمار ارتودنسی در انتهای فاز فعال درمان انتخاب و به دو گروه هالی (24 نفر) و Essix (22 نفر) تقسیم شدند. اکلوژن بیماران در ابتدای دوره، 6 ماه و 12 ماه بعد از استفاده از ریتینرها با استفاده از دستگاه ثبت اکلوزال دیجیتالی (T-Scan III) ارزیابی گردید. تغییرات درصد تماسهای اکلوزالی در زمانهای مختلف، در داخل گروهها با آزمون t زوجی و در بین گروهها با آزمون t مستقل مورد قضاوت آماری قرار گرفت.<br />یافتهها: در گروه ریتینر هالی، درصد تماسهای اکلوزالی در دندانهای خلفی به میزان میانگین 05/13±708/7 درصد افزایش و در دندانهای قدامی با میانگین 791/11±416/7 درصد کاهش یافت. این مقادیر در گروه ریتینر Essix به ترتیب در دندان های خلفی برابر 884/14±19/10 درصد کاهشی و در دندان های قدامی 591/18±381/10 درصد افزایشی برآورد شد.<br />نتیجهگیری: در مجموع، استفاده از هر دو ریتینر هالی و Essix منجر به تغییرات تماسهای اکلوزالی و حرکت عمودی نسبی دندانهای قدامی و خلفی در بیماران در دورههای زمانی 6 ماه و 1 سال پس از ریتنشن نسبت به ابتدای دوره شد ولی میزان تغییرات دردندان های خلفی در ریتینر هالی بیشتر از ریتینر Essix بود. با توجه به افزایش تماس های دندانی خلفی و کاهش تماس دندان های قدامی با استفاده از ریتینر هالی شاید بتوان این ریتینر را بیشتر در موارد دیپ بایت استفاده کرد. همچنین با توجه به کاهش تماس های خلفی در 6 ماهه اول در پلاک Essix پیشنهاد می شود مدت استفاده تمام وقت این ریتینر کوتاه تر شود.دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928645420211222Assessment of Knowledge and Practice among General Dentists Concerning Multiple Sclerosis in Yazd, Iran, In 2020بررسی آگاهی و عملکرد دندانپزشکان عمومی یزد در مورد مالتیپل اسکلروزیس در سال 13993213351910210.22038/jmds.2021.56260.2026FAفاطمه اولیاءدانشیار، گروه بیماری های دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید صدوقی، یزد، ایران0000-0001-5869-9238فائزه شمسدندانپزشک، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید صدوقی، یزد، ایران0000-0002-4165-2203Journal Article20210309Introduction: Multiple sclerosis is a neurodegenerative disease that has multiple orofacial manifestations. Its complications could make difficulties in the ability to keep oral health and patients' cooperation in the dental office. This study aimed to assess the knowledge and practice among general dentists concerning multiple sclerosis in Yazd, Iran, in 2020.<br />Materials and Methods: This cross-sectional descriptive study randomly selected 105 general dentists working in Yazd, Iran. A researcher-made questionnaire was used to seek such information as demographic characteristics, knowledge (13 questions) and practice (10 questions) among general dentists concerning dental treatments in patients with multiple sclerosis. The data were analyzed in SPSS software (version 17) using t-test and Pearson's correlation coefficient. <br />Results: Of 105 participants 46.7% were male and 53.3% were female. Out of 105 dentists, the majority (53.3%) of the cases were male. The mean±SD age and work experience of the participants were 30.09±4.47 and 4.89±3.59 years, respectively. Moreover, the mean scores of knowledge and practice were determined at 14.39±2.54 (maximum possible score=26) and 12.45±2.16 (maximum possible score=20), respectively. There was a significant and direct relationship between knowledge and practice (r=0.232; P=0.022). Knowledge and practice did not show a significant relationship with gender, age group, and work experience (P>0.05).<br />Conclusion: According to the results, dentists had low to moderate knowledge and practice levels regarding patients with multiple sclerosis. Therefore, it is necessary to implement educational programs with interdisciplinary collaboration to promote the knowledge and practice of general dentists.<strong>مقدمه:</strong><strong> مالتیپل اسکلروزیس به عنوان یک بیماری نورودژنراتیو، تظاهرات دهانی-صورتی متعددی دارد. این عوارض می تواند توانایی بیمار برای حفظ بهداشت دهان و همکاری در مطب دندانپزشکی را با مشکل مواجه کند. مطالعه حاضر، با هدف بررسی آگاهی و عملکرد دندانپزشکان عمومی در مورد مالتیپل اسکلروزیس در یزد انجام شد.</strong><br /><strong>مواد و روشها:</strong><strong> در این مطالعه ی توصیفی-مقطعی، 105دندانپزشک عمومی شاغل در شهر یزد بطور تصادفی انتخاب شدند و میزان آگاهی و عملکرد درخصوص درمان های دندانپزشکی بیماران دارای مالتیپل اسکلروزیس با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته حاوی مشخصات دموگرافیک، 13سوال آگاهی و 10 سوال عملکرد، مورد مطالعه قرار گرفت. داده ها به کمک آزمون های آماری </strong><strong>t</strong><strong> و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند.</strong><br /><strong>یافتهها:</strong><strong> از 105 دندانپزشک شرکت کننده در مطالعه، 7/46%</strong><strong> </strong><strong>مرد و 3/53% زن بودند. میانگین سنی آنها 47/4</strong><strong>±</strong><strong>09/30 سال و میانگین سابقه کارشان 59/3</strong><strong>±</strong><strong>84/4 سال بود. میانگین نمره آگاهی دندانپزشکان 54/2</strong><strong>±</strong><strong>39/14 (بیشترین نمره</strong><strong> ممکن</strong><strong> 26) و میانگین نمره عمکرد آنها 16/2</strong><strong>±</strong><strong>45/12</strong><strong> </strong><strong>( بیشترین نمره</strong><strong> </strong><strong>ممکن</strong><strong> </strong><strong>20) بود. ارتباط بین نمرات آگاهی و عملکرد مستقیم و معنادار بود (232/0=</strong><strong>r</strong><strong>، 022/0=</strong><strong>P</strong><strong>). تفاوت آماری معناداری بین میانگین نمره آگاهی و عملکرد دندانپزشکان بر حسب جنس، گروه سنی و سابقه کارمشاهده نشد (05/0<</strong><strong>P</strong><strong>).</strong><br /><strong>نتیجهگیری:</strong><strong> بر اساس نتایج مطالعه حاضر، میزان آگاهی و عملکرد دندانپزشکان در مورد بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس در حد کم تا متوسط بود.بنابراین همکاری بین رشته ای در برگزاری دوره های باز آموزی جهت بالاتر بردن سطح آگاهی و متعاقب آن، عملکرد دندانپزشکان عمومی ضروری است.</strong>دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928645420211222Evaluation of Oral Health-related Quality of Life in Patients with Multiple Sclerosisبررسی کیفیت زندگی وابسته به سلامت دهان در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس3363481923010.22038/jmds.2021.56054.2024FAامیر حسن جهانتاشدانشجوی دندانپزشکی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی، تهران، ایران0000-0002-9854-6380الهام بابادی اوره گانیدانشجوی دندانپزشکی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی، تهران، ایران0000-0002-4978-0285مریم صادقی پور رودسریاستادیار، گروه سلامت دهان و دندانپزشکی اجتماعی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی، تهران، ایران0000000311711481محمد بهنازدانشیار، گروه ارتودانتیکس، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی، تهران، ایران0000-0002-2763-3292مهشید نامداریاستادیار آمار زیستی، گروه سلامت دهان و دندانپزشکی اجتماعی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی، تهران، ایرانJournal Article20210305Introduction: Multiple sclerosis (MS) is an inflammatory disease that destroys neurons and exerts detrimental effects on oral health, apart from its negative physical and psychological consequences. Although there is a bulk of research on oral health in patients with MS, no study has evaluated the quality of life associated with oral health in these patients. Therefore, the current study aimed to assess oral health-related quality of life in patients with MS.<br />Materials and Methods: This case-control study was conducted on 103 patients with MS and 103 healthy participants. The subjects in both groups completed standardized Oral Health Impact Profile (OHIP) questionnaires and assessments of indicators related to oral health behavior. Caries index was also measured and recorded for the subjects in both groups. Finally, the data were analyzed in SPSS software using linear regression, T-test, Mann-Whitney tests.<br />Results: The oral health-related quality of life was statistically significantly lower in patients with MS, as compared to that in the control group (P=0.032). Moreover, the caries index score was significantly higher in patients with MS (P=0.025).<br />Conclusion: As evidenced by the obtained results, oral health-related quality of life in patients with MS, who have more dental caries, is not significantly different from that in healthy individuals. Further qualitative studies are needed to shed more light on the problems posed to these patients. مقدمه: مالتیپل اسکلروزیس (MS) یک بیماری التهابی تخریب کننده ی نورون ها است که علاوه بر عوارض جسمی و روانی، بر سلامت دهان اثرات مخرب دارد. با وجود بررسی های بسیار در زمینه ی سلامت دهان در بیماران مبتلا به MS، تا به حال مطالعه ای به بررسی کیفیت زندگی وابسته به سلامت دهان در این بیماران نپرداخته است. هدف از این مطالعه بررسی کیفیت زندگی وابسته به سلامت دهان در بیماران مبتلا به MS بود. <br />مواد و روش ها: در مطالعه ی مورد-شاهدی حاضر، تعداد 103 بیمار مبتلا به MS و 103 فرد سالم حضور داشتند. افراد هر دو گروه پرسشنامه های استاندارد شده Oral Health Impact Profile (OHIP) و ارزشیابی شاخص های مرتبط با رفتار سلامت دهان را تکمیل کردند. همچنین شاخص پوسیدگی برای افراد هر دو گروه اندازه گیری و ثبت گردید. در نهایت داده ها در نرم افزار SPSS با استفاده از آزمون های <br />Mann-Whitney و T-test و رگرسیون خطی بین متغیر ها آنالیز شدند.<br />یافته ها: کیفیت زندگی وابسته به سلامت دهان در گروه بیماران مبتلا به MS از جنبه ی محدودیت عملکرد از نظر آماری بطور معنی داری پایین تر از گروه سالم بود (032/0=P). علاوه بر آن، نمره ی شاخص پوسیدگی در بیماران مبتلا به MS بطور معنی داری بالاتر بود (025/0=P). <br />نتیجه گیری: به نظر می رسد کیفیت زندگی وابسته به سلامت دهان در بیماران مبتلا به MS در مقایسه با افراد سالم، علی رغم داشتن پوسیدگی بیشتر، تفاوت معنی داری ندارد. مطالعات کیفی به منظور بیان بهتر مشکلات توسط این بیماران در این زمینه نیاز است.دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928645420211222Effect of Different Surface Treatments and Two Porcelain Repair Systems on the Shear Bond Strength of Composite to Zirconiaبررسی اثر آماده سازی های سطحی مختلف و دو سیستم ترمیم پرسلن بر روی استحکام باند برشی کامپوزیت به زیر کونیا3493611923110.22038/jmds.2021.56788.2032FAمهنار حاتمیاستادیار گروه پروتزهای دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، یزد، ایران0000-0001-6607-2478محمد حسین لطفی کامراندانشیار گروه پروتزهای دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، یزد، ایران2838-1430-0003-0000شیما احمدی گردهگروه پروتز های دندانی،دانشکده دندانپرشکی،دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان،بندر عباس، ایران0000-0002-0944-5837Journal Article20210405Introduction: Porcelain veneer fracture is one of the problems of zirconia restorations. Intraoral repair of composites can be an alternative for restorations. A stable bond between the composite and zirconia is necessary for the durability of the restoration. The present study aimed to evaluate the effect of different surface treatments and two porcelain repair systems on shear bond strength (SBS) of composite to zirconia.<br />Materials and methods: In this in-vitro study, 80 zirconia discs (3mm thickness,6 mm diameter) were randomly divided into four groups included 1) control 2) sandblast with Cojet system 3) Er: YAG 4) and Nd: YAG laser irradiation. Samples in each group were treated with two repair systems (Bisco & Clearfil). The composite was placed on zirconia discs and cured. After thermocycling, SBS was determined by a universal testing machine. The data were analyzed with two-way ANOVA and Tukey HSD (α=0.05).<br />Results: Mean SBS values ranged from 4/52± 1/26 to 13/79± 3/56 Mpa. The effect of surface treatment on the SBS was significant (p<0.001) but the difference of SBS values based on the repair system was not significant (p=0.56).<br />Conclusion: Zirconia Sandblast with Cojet system increased SBS to composite. Treatment with two lasers failed to affect bond strength values. Two porcelain repair systems (Clearfil & Bisco) had a similar effect on the bond strength. مقدمه: شکست پرسلن ونیر، یکی از مشکلات رستوریشن های زیرکونیا می باشد.ترمیم داخل دهانی با کامپوزیت میتواند جایگزین تعویض ترمیم باشد. باند با ثبات میان کامپوزیت و زیرکونیا جهت دوام ترمیم ضروری می باشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر آماده سازی های سطحی مختلف و دو سیستم ترمیم پرسلن داخل دهانی بر روی استحکام باند برشی کامپوزیت به زیرکونیا بود.<br />مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، 80 دیسک زیرکونیا (ضخامت 3 و قطر 6 میلیمتر) بطور تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل، سندبلاست با سیستم Cojet، تابش با لیزر Er:YAG و تابش با لیزر Nd:YAG. در هر گروه نمونه ها با دو سیستم ترمیم پرسلن Bisco و Clearfil آماده شدند. کامپوزیت بر روی دیسک های زیرکونیا قرار گرفت و کیور شد. پس از ترموسیکلینگ، استحکام باند برشی نمونه ها توسط دستگاه تست یونیورسال بدست آمد. داده ها با آزمون های Two way ANOVAو Tukey HSD تحلیل گردیدند. ( 05/0=α)<br />یافته ها: میانگین استحکام باند برشی در محدوده 26/1 ± 52/4 تا 56/3 ± 79/13مگاپاسکال بود. اثر آماده سازی سطحی براستحکام باند برشی معنی دار بود (001/ 0P<). ولی مقدار استحکام باند بر حسب سیستم ترمیم تفاوت معنی دار آماری نداشت. (56/0=P)<br />نتیجه گیری: سندبلاست سطح زیرکونیا با سیستم Cojet استحکام باند به کامپوزیت را افزایش داد. آماده سازی با دو نوع لیزر، تاثیری در افزایش استحکام باند نداشت. دو سیستم ترمیم پرسلن Clearfil) و (Bisco تاثیر مشابهی بر استحکام باند داشتند.دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928645420211222Evaluation of Dysplastic Transformations in Residual Periapical Cysts in Archive of Oral Pathology Department of the school of Dentistry in Isfahan University of Medical Sciences over 30 years (1987-2018)بررسی تغییرات دیسپلاستیک کیست های پری اپیکال باقی مانده در آرشیو بخش آسیب شناسی دهان دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در یک دوره ۳۰ ساله (97-1368)3623731923210.22038/jmds.2021.55777.2011FAپرویز دیهیمیاستاد گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت،مرکز تحقیقات دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-9982-4450ندا کارگهیدانشیار گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت، مرکز تحقیقات دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-6418-7036آرمین حسین پوردندانپزشک، اصفهان، ایرانJournal Article20210223Introduction: The residual periapical cysts are the most common type of odontogenic cysts associated with dysplastic transformations. Therefore, considering the importance of the malignant potential of these transformations, the present study aimed to determine the extent of the dysplastic transformation of residual periapical cysts.<br />Materials and Methods: In the present cross-sectional descriptive-analytical study, all the medical records of patients with a distinct diagnosis of residual periapical cyst over a period of 30 years (1989-2018) were extracted from the archives of the Department of Oral and Maxillofacial Pathology of Dentistry School of Isfahan University of Medical Sciences. Following that, the hematoxylin–eosin-stained slide which contained residual periapical lesions were simultaneously examined by two oral and maxillofacial pathologists for the extent of dysplastic transformations with a light microscope. The obtained results were analyzed in SPSS software (version 22) using descriptive, Chi-square, Fisher exact, and t-student tests (α=0.05).<br />Results: The slides of 197 patients were extracted from the archive which of them, slides of 19 patients were excluded due to distortion, and finally, the slides of 178 patients were analyzed. The dysplastic changes observed were mild in 16 cases and moderate in 1 case. The frequency distribution of dysplasia was not significant based on age, gender, and anatomical location.<br />Conclusion: In the present study, the prevalence of dysplasia in residual periapical cysts was low (about 10%); nonetheless, due to the malignant potential of dysplastic transformations, further research is recommended. مقدمه: احتمال تغییرات دیسپلاستیک حاصل از کیست پری اپیکال باقیمانده بیشتر از سایرکیست های ادونتوژنیک ذکر شده است. باتوجه به اهمیت این موضوع، مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان تغییرات دیسپلاستیک کیست های پریاپیکال باقی مانده انجام گرفت.<br />مواد و روش ها: در مطالعه مقطعی توصیفی- تحلیلی حاضر، کلیه پرونده های افرادی که به صورت قطعی تشخیص کیست پری اپیکال باقیمانده برای آن ها ثبت شده بود، از آرشیو بخش آسیب شناسی دهان و فک و صورت دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان دریک دوره سی ساله (97-1368) استخراج شد. سپس اسلایدهای میکروسکوپیک رنگ آمیزی شده با هماتوکسیلین-ائوزین حاصل از این پرونده ها که حاوی ضایعات پری اپیکال باقیمانده بودند، از نظر میزان تغییرات دیسپلاستیک توسط دو آسیب شناس دهان و فک و صورت به طور همزمان بوسیله میکروسکوپ نوری بررسی شدند. داده ها پس از گردآوری توسط نرم افزار SPSS 22 ، آمار توصیفی و آزمون های آماری کای اسکوئر، دقیق فیشر و t-student تجزیه و تحلیل شدند (α=0.05).<br />یافته ها: اسلایدهای ۱۹۷ بیمار از آرشیو استخراج شدند که از آن میان، اسلایدهای ۱۹ بیمار به دلیل مخدوش بودن، از مطالعه خارج گردید و درنهایت اسلایدهای 178 بیمار آنالیز شد. تغییرات دیسپلاستیک مشاهده شده در 16 مورد خفیف و دریک مورد متوسط بود. توزیع فراوانی دیسپلازی براساس سن، جنس و محل آناتومیک معنی دارنبود.<br />نتیجه گیری: در مطالعه حاضر، میزان شیوع دیسپلازی در کیست های پری اپیکال باقیمانده کم (حدود ده درصد) بود، اما با توجه به بوجود آمدن سرطان ناشی از تغییرات دیسپلاستیک، انجام تحقیقات بیشتر پیشنهاد می گردد.دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928645420211222Implementation and Evaluation of a Smartphone-Based Oral Wound Training Softwareاجرا و ارزشیابی نرم افزار آموزشی زخم های دهانی با قابلیت اجرا بر روی تلفن های هوشمند3743851924110.22038/jmds.2021.54467.1999FAجواد سرآبادانیمرکز تحقیقات بیماری های دهان، فک و صورت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
دانشیار گروه بیماری های دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-2814-516Xمجید صنعت خانیمرکز تحقیقات بیماری های دهان، فک و صورت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
دانشیار گروه بیماری های دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-4474-3717امید ابوالحسنیکمیته تحقیقات دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانمائده شکریکمیته تحقیقات دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانمریم سادات دانشمندکمیته تحقیقات دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران0000-0003-1415-2673عبدالله جوان رشیدکارشناس ارشد آمار، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20201225Introduction: The present study aimed to evaluate the use of Moodle Mobile educational software designed for iOS and Android operating systems by students for the course of oral and maxillofacial diseases and their satisfaction. <br />Materials & Methods: This educational software was designed to display teachers' information and ways to communicate with them, in addition to displaying various educational data and conducting tests. A total of 46 students who had chosen the course were divided into two groups with Android and iOS operating systems. Finally, the usage rate of students and also their satisfaction with this software were evaluated by gender using a checklist. <br />Results: According to the results of this study the most used operating system was Android with a minimum and the maximum number of visits every 120 and 3 minutes, respectively. Girls used the phone almost 1.5 times (more than two hours a day) more than boys. The most use (80%) was only for social networks. The most educational use of the specialized field was half an hour. The average use of this software is about 80 minutes for girls and about 62 minutes for boys. Students' attention to display educational data was increased in the presence of the patient. The conditions for attending the department were mostly related to the display of educational data. Of the 34% who criticized the software, 50% were dissatisfied with the lack of slides. <br />Conclusion: The software was well received by the dental students.مقدمه: هدف این مطالعه، ارزیابی میزان استفاده و رضایت دانشجویان از نرم افزار آموزشی Moodle mobile با قابلیت اجرا بر روی تلفن های هوشمند تحت سیستم عامل ios و Android برای واحد درسی بیماریهای دهان فک و صورت عملی بود.<br />مواد و روش ها: نرم افزار آموزشی با امکانات نمایش اطلاعات مدرسین و راه های ارتباطی با آنها، نمایش داده های آموزشی مختلف و توانایی برگزاری آزمون طراحی شد. 46 دانشجو، شامل 20 دختر (43%) و 26 پسر (57%) که واحد درسی بیماری های دهان عملی 2 را در نیم سال اول تحصیلی 96-1395 انتخاب کرده بودند، در این مطالعه شرکت کردند. افراد به دو گروه دارای سیستم عامل android وios تقسیم شدند. در پایان، میزان استفاده و همچنین رضایت دانشجویان از این نرم افزار به تفکیک جنس با استفاده از چک لیستی ارزیابی شد.<br />یافته ها: سیستم عامل تلفن همراه بیشتر شرکت کنندگان اندروید بود. کمترین تعداد مراجعه به تلفن همراه در شبانه روز، هر 120 دقیقه یکبار و بیشترین تعداد مراجعه هر 3 دقیقه یکبار بوده است. دختران تقریبا 5/1 برابر پسران، بیش از دو ساعت در شبانه روز از تلفن همراه استفاده می کردند. بیشترین استفاده کاربری (80 درصد) فقط برای شبکه های اجتماعی بوده است. بیشترین استفاده ی آموزشی مربوط به رشته ی تخصصی، نیم ساعت بود. میانگین استفاده از این نرم افزار در شبانه روز در دختران حدود 80 دقیقه و در پسران حدود 62 دقیقه بود. در شرایط حضور در بخش، بیشترین استفاده مربوط به نمایش داده های آموزشی بود. از 34 درصدی که به این نرم افزار نقد داشتند، 50 درصدشان از کافی نبودن اسلاید ناراضی بودند.<br />نتیجه گیری: این نرم افزار، از پذیرش خوبی میان دانشجویان دندانپزشکی برخوردار بود و یک سیستم کمک آموزشی الکترونیک از آن در هر زمان و هر مکانی با ویژگی و امکانات مختلف در جهت تشخیص و بهبود یادگیری ضایعات دهانی در دسترس بود.دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928645420211222Morphological Evaluation of Second Maxillary Molars with Fused Root by Cone-Beam Computed Tomographyبررسی مورفولوژی مولرهای دوم ماگزیلا با ریشه های به هم چسبیده به وسیله توموگرافی کامپیوتری با اشعه مخروطی13863941914510.22038/jmds.2021.54471.2000FAمریم قره چاهیدانشیار گروه اندودانتیکس، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-7287-524Xمحمدحسین کافیدستیار تخصصی گروه اندودنتیکس، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-3417-2172نیلوفر جعفریدستیار تخصصی گروه ترمیمی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-1205-8675Journal Article20210101Introduction: The most important cause of failed root canal treatment is poor preparation and obturation of canals, as well as untreated canals. Therefore, understanding the anatomy of the root canal system is the key to the success of root canal treatment. The present study aimed to investigate the morphology of the root canal system of maxillary second molars with fused roots.<br />Materials and Methods: In this in vitro study, 50 maxillary second molars with fused roots were mounted, and Cone-beam computed tomography (CBCT) images were obtained. The samples were evaluated for mesiobuccal root canal system based on Vertucci classification, presence of second and third mesiobuccal canals, presence of isthmus between canals, C-shaped anatomy, root connection status, and minimum dentin thickness in the middle third. The data were analyzed using Kruskal-Wallis, Mann-Whitney, and Fisher's exact tests, and a p-value of 0.05 was considered statistically significant.<br />Results: The most common anatomy was type 1 (42%), followed by types 4 and 6 (16%) and type 2 (14%). The second mesiobuccal and third mesiobuccal canals were observed in 58% and 4% of cases. Isthmus was observed between 11(22%) canals. Moreover, 3 (6%) teeth had C-shaped anatomy. The most common root connection was related to palatal and distobuccal root connection (42%), followed by the connection of all three roots (18%). The minimum dentin thickness in the middle third of the root was obtained at 0.64 mm.<br />Conclusion: As evidenced by the results of the present study, maxillary second molars with fused roots have a complex root canal system. Furthermore, there was no relationship between root connection and the presence or absence of the second mesiobuccal canal.مقدمه: مهمترین علت درمان ریشه ناموفق، آماده سازی و پرکردگی ضعیف کانال ها و همچنین کانال های درمان نشده می باشد. بنابراین شناخت آناتومی سیستم کانال ریشه از ارکان اصلی موفقیت درمان ریشه محسوب میشود. هدف این مطالعه بررسی مورفولوژی سیستم کانال ریشه دندان های مولر دوم ماگزیلا با ریشه های به هم چسبیده بود.<br />مواد و روش ها: در این مطالعه آزمایشگاهی، 50 دندان مولر دوم ماگزیلا با ریشه های به هم چسبیده مانت شده و از آنها توموگرافی کامپیوتری با اشعه مخروطی (CBCT) تهیه شد. نمونه ها از نظر سیستم کانال ریشه مزیوباکال بر اساس تقسیم بندی Vertucci، وجود کانال مزیوباکال دوم و سوم، وجود ایسموس بین کانالها، آناتومی C شکل، وضعیت اتصال ریشه ها و حداقل ضخامت عاج در یک سوم میانی بررسی شدند. برای آنالیز داده ها از آزمون های کروسکال والیس، یوی من ویتنی و آزمون دقیق فیشر استفاده شد و سطح معنی داری 05/0 در نظرگرفته شد.<br />یافته ها: شایعترین آناتومی، کانال تایپ 1 با فراوانی 42% (21 عدد) و سپس تایپ 4,6 با فراوانی هرکدام 16% (8 مورد) و تایپ 2 با فراوانی 14% (7 مورد) بود. کانال مزیوباکال دوم در 58% (29 مورد) و کانال مزیوباکال سوم در 4% (2 مورد) مشاهده شد. در 22% دندان ها (11 مورد) بین کانال ها ایسموس مشاهده شد. 6% دندان (3 مورد) آناتومی C شکل داشتند. شایعترین وضعیت اتصال ریشه ها مربوط به اتصال ریشه پالاتال و دیستوباکال با شیوع 42% (21 مورد) و سپس اتصال هر سه ریشه با فراوانی 18% (9 مورد) بود. حداقل ضخامت عاج در یک سوم میانی ریشه 64/0 میلیمتر تعیین شد.<br />نتیجه گیری: مولر های دوم ماگزیلا با ریشه های به هم متصل، سیستم کانال ریشه پیچیده ای دارند. ارتباطی بین نحوه اتصال ریشه ها و وجود یا عدم وجود کانال مزیوباکال دوم وجود نداشت.دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928645420211222Prevalence of Musculoskeletal Disorders and Related Risk Factors among General Dentists in Sari in 2019شیوع اختلالات عضلانی-اسکلتی و عوامل خطر مرتبط با آن در دندانپزشکان عمومی شهر ساری در سال 13983954041924210.22038/jmds.2021.53740.1975FAمحمد کوچک دزفولیاستادیار، گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایران
دانشیار، گروه آمار زیستی، مرکز تحقیقات علوم بهداشتی، پژوهشکده اعتیاد، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایران0000- 0002- 4933-8200بابک باقریمرکز تحقیقات دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایرانجمشید یزدانی چراتیدندانپزشک، ساری، ایران000000024721225Xمریم زمان زادهاستادیار، گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایران
دانشیار، گروه آمار زیستی، مرکز تحقیقات علوم بهداشتی، پژوهشکده اعتیاد، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایران0000-0002-8825-2645Journal Article20201122Introduction: Dentistry has many traumatic factors, such as poor workplace posture. These factors result in a high prevalence of musculoskeletal disorders (MSDs) among dentists. This study aimed to evaluate the prevalence of MSDs and its associated risk factors among general dentists in Sari. <br />Materials and Methods: A total of 90 dentists were assessed by the standardized Nordic questionnaire. Data were analyzed by SPSS software (version 24), Chi-square test, and multivariate regression models. A ρ-value <0.05 was statistically significant. <br />Results: Among all participants, 64.4% were male, 35.6% were female and 75.6% had MSDs. The most common areas of discomfort were neck (43.3%), shoulders (40.0%), upper back (24.4%), lower back (22.2%), and the wrist (17.7%). In addition, 38.8% and 12.2% had moderate and severe pain, respectively. No statistically significant relationship was found between any of the studied risk factors for MSD (p-value> 0.05).<br />Conclusion: In the present study, neck and shoulder pain were highly prevalent among dentists. It seems that improving posture at the workplace and the role of physiotherapists in providing precise ergonomic guidelines as well as a punctual performance by dentists to maintain health and well-being is crucial.مقدمه: دندانپزشکان در حرفهی خود نسبت به بسیاری از عوامل آسیبزا مانند وضعیت غیرطبیعی یا حالت قرارگیری نامناسب بدن در حین کار، در معرض خطر هستند. این عوامل سبب میشوند تا مشکلات و اختلالات اسکلتی – عضلانی (Musculoskeletal Disorders, MSDs) در میان آنها از شیوع بالایی برخوردار باشد. هدف از این مطالعه، ارزیابی شیوع MSDs و عوامل خطرساز مرتبط با آن در میان دندانپزشکان عمومی در شهر ساری در سال 1398 بود.<br />مواد و روشها: در این مطالعه، 90 نفر از دندانپزشکان بوسیلهی پرسشنامهی استاندارد Nordic مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس اطلاعات بدست آمده توسط نرم افزار SPSS V.24 و آزمونهای آماری Chi-square و Multivariate regression model تجزیه و تحلیل شدند. مقدار Ρ-value کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.<br />یافتهها: از بین 90 نفر شرکت کننده، 6/64% مرد و 6/35% زن بودند و 6/75 % دارای MSDs بودند. بیشترین شیوع ناراحتیها به ترتیب در گردن (3/43%)، شانهها (0/40%)، فوقانی پشت (4/24%)، تحتانی پشت (2/22%) و مچ دست (7/17%) بوده است. علاوه بر این، 8/38% و 2/12% به ترتیب از دردهای متوسط و شدید رنج میبردند. هیچگونه ارتباط آماری معنیداری میان عوامل خطر مورد بررسی در این مطالعه با MSDs مشاهده نشد (05/0<Ρ-value). <br />نتیجه گیری: در مطالعه حاضر، درد ناحیه گردن و شانه از شیوع بالایی در میان دندانپزشکان برخوردار بود. بهبود وضعیت بدن هنگام کارکردن و نقش متخصصین فیزیوتراپی در ارائهی آموزشهای صحیح ارگونومی واجرای دقیق این دستورالعملها توسط دندانپزشکان، جهت حفظ سلامت بدن ضروری به نظر میرسد. دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928645420211222Correlation of Depression, Anxiety and Stress with Indices of Dental Caries and Periodontal Disease among 15-Year-Old Adolescents in Bandar Abbas during 2017-18بررسی رابطه بین اضطراب، افسردگی و استرس (پرسشنامه استانداردDASS21 ) با شاخص های پوسیدگی و پریودنتال در نوجوانان 15 ساله ساکن شهر بندرعباس در سال تحصیلی 97-13964054151924310.22038/jmds.2021.54726.2010FAسارا ملکی کامبخشمتخصص دندانپزشکی کودکان، مرکز تحقیقات پیشگیری از پوسیدگی دندان، دانشگاه علوم پزشکی قزوین، قزوین، ایرانرضا مسعودیدندانپزشک، دانشگاه علوم پزشکی بندر عباس، بندرعباس، ایرانسیاوش باقری شیرواندانشجوی دندانپزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران0000-0003-1291-7855صابر بابازادهدکتری تخصصی سلامت دهان و دندانپزشکی اجتماعی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران0000-0000-0000-0000Journal Article20210412Introduction: The present study aimed to explore the correlation of depression, anxiety, and stress with indices of dental caries and periodontal disease among 15-year-old adolescents living in Bandar Abbas during the academic year 2017-18.<br />Materials and Methods: The present descriptive-analytical research was conducted on all 15-year-old students (n=478) in Bandar Abbas. Two individuals were employed for examination in collecting clinical data. Depression, Anxiety, and Stress Scale (DASS21) were completed by students. Then, data were analyzed using descriptive statistics along with ANOVA and Chi-squared test.<br />Results: Of all the participants in this study, 52.8% of students were male and 47.2% were female. Furthermore, 91.3% of participants' fathers were employed. Also, 33.4% of fathers and 34.3% of mothers had an academic degree. The results indicated a statistically significant difference between anxiety, stress, and depression and simplified oral hygiene index. The majority of students were psychologically classified as average, which was also statistically significant (p<.001).<br />Conclusion: The present study concluded that the parameters in DASS21 are correlated with oral hygiene indices (periodontitis and dental caries). Therefore, students with better psychological health have higher oral hygiene.مقدمه: در این مطالعه به بررسی رابطه بین اضطراب، افسردگی و استرس با شاخص های پوسیدگی و بیماری های پریودنتال در نوجوانان 15 ساله ساکن شهر بندرعباس در سال تحصیلی 97-1396 پرداخته شد.<br />مواد و روش ها: این تحقیق، از دسته مطالعات توصیفی- تحلیلی بود که جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان 15 ساله(478 نفر) شهر بندرعباس تشکیل می دادند. برای جمع آوری داده های بالینی از دو نفر برای معاینه استفاده شد. جهت اندازه گیری شاخص های استرس، اضطراب و افسردگی نیز از پرسشنامه DASS21 استفاده شد که توسط خود دانش آموزان تکمیل گردید. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و همچنین تست کای دو و ANOVA استفاده گردید. <br />یافته ها: در این مطالعه، 257 نفر (8/52 %) دانش آموز پسر و 230 نفر (2/47 %) دختر بودند. میزان اشتغال پدران دانش آموزان شرکت کننده، 445 نفر (3/91 %) بود. همچنین 162 نفر (4/33 %) از پدران و 167 نفر (3/34 %) از مادران دارای تحصیلات دانشگاهی بودند. نتایج نشان دهنده تفاوت معنادار بین سازه های اضطراب و افسردگی با شاخص بهداشت دهانی ساده بود. عمده دانش آموزان از لحاظ روانی در گروه متوسط طبقه بندی گردیدند که این تفاوت از لحاظ آماری نیز معنادار بود (001/0 > P).<br />نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه مشخص گردید بین سازه های تشکیل دهنده DASS21 و شاخص های مرتبط با سلامت دهان (پریودنتال، پوسیدگی) ارتباط وجود داشت و دانش آموزان با وضعیت روحی و روانی مناسب تر از وضعیت سلامت دهان بهتری برخوردار بودند.دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928645420211222Altered Cast Impression Technique for a Molar Supported with Two Dental Implants: A Technical Reportقالب گیری آلترد کست برای مولر ساپورت شونده با دو ایمپلنت دندانی: گزارش تکنیک4164221924410.22038/jmds.2021.56525.2030FAالهه بیابانکیاستادیار گروه پروتزهای دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران0000-0002-9389-8838Journal Article20210403Introduction: Since first molars are among the first lost teeth, is it common to restore them with dental implants. Considering the amount of remaining mesiodistal space, a wide/medium-diameter implant or two medium/narrow-diameter implants are used in this region. However, the impression procedure can be complicated when two closely adjacent implants are placed.<br />Technical Report: A patient with two narrow-diameter implants placed in the mandibular right first molar referring for prosthetic restoration. It was not possible to secure both impression copings simultaneously for conventional impression making due to the proximity of implants and the width of impression copings. Therefore, it was decided to follow the altered cast procedure after making two implant impressions, preparing casts, and selecting abutments separately. The preparation of the index for the final cast is possible via using two methods of splinting the final abutments or resin copings intraorally. <br />Conclusion: In case that the position of the implants is not ideal, the selection of the proper impression technique is important for achieving a successful prosthetic outcome. The use of the altered cast impression technique in the presence of two adjacent implants in the molar area is helpful for a successful treatment.مقدمه: با توجه به اینکه مولرهای اول یکی از اولین دندان هایی هستند که زودتر از بقیه دندان ها از دست می روند، بازسازی آن ها با <br />ایمپلنت های دندانی شایع است. با توجه به میزان فضای مزیودیستالی باقیمانده، یک ایمپلنت با قطر پهن/متوسط یا دو ایمپلنت با قطر متوسط/باریک در این ناحیه استفاده می شود. با این حال، وقتی دو ایمپلنت بسیار نزدیک به یکدیگر قرار دارند، روند قالبگیری می تواند پیچیده شود.<br />گزارش تکنیک: بیمار با دو ایمپلنت با قطر باریک در ناحیه مولر اول راست مندیبل جهت بازسازی پروتزی مراجعه نمود. با توجه به نزدیکی ایمپلنت ها و پهنای کوپینگ های قالبگیری، بستن همزمان دو کوپینگ جهت قالبگیری معمول ممکن نبود. در نتیجه، تصمیم گرفته شد بعد از قالبگیری دو ایمپلنت، تهیه کست ها و انتخاب اباتمنت ها بصورت جداگانه، روند آلترد کست دنبال شود. تهیه ایندکس برای کست نهایی از طریق دو روش اسپلینت کردن اباتمنت های نهایی یا کوپینگ های رزینی در داخل دهان ممکن است.<br />نتیجه گیری: انتخاب روش قالبگیری مناسب در صورت ایده ال نبودن شرایط قالبگیری نقش مهمی در دستیابی به نتیجه درمان پروتزی موفق دارد. استفاده از روش قابگیری آلترد کست در موارد وجود دو ایمپلنت نزدیک بهم در ناحیه مولر برای موفقیت درمان کمک کننده است.