دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928633220090622Prevalence and Some Associated Risk Factors of Maxillary Sinus Mucous Retention Cyst in Panoramic View of Patients Referred to Radiology Department of Mashhad Dental School-Iran 2007بررسی شیوع کیست احتباسی موکوسی سینوس فک بالا در کلیشه های پانورامیک و برخی عوامل مرتبط با آن در مراجعین بخش رادیولوژی دانشکدۀ دندانپزشکی مشهد- ایران (1386- 1385)8996127310.22038/jmds.2009.1273FAماهرخ ایمانی مقدمدانشیار گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدعلی باقرپوراستادیار گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد0000-0002-6281-1867اعظم احمدیان یزدیمربی گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد0000-0003-0738-0467نازنین کیومرثیدستیار تخصصی گروه ترمیمی و زیبایی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیرازJournal Article20130827Introduction: Mucous retention cyst (MRC) is the most common complication of sinusitis. It rarely causes any sign or symptom. The purpose of this study was to determine the prevalence and some associated risk factors of (MRC) in panoramic view in patients referring to the radiology department of Mashhad dental school.
Materials & Methods: In this study, panoramic radiographs of 707 patients referring to the radiology department of Mashhad dental school were examined for detection of well defined, not corticated, smooth, dome-shaped radiopaque mass in maxillary sinus for one year and mucous retention cyst prevalence and some associated risk factors such as age, sex, site of occurrence, allergy and smoking habit were evaluated. The data were statistically analyzed by chi-square and <em>t</em>-tests.
Results: From 707 patients examined, 36 patients (5.1%) had mucous retention cyst in their maxillary sinuses, 20 patients in right maxillary sinuses (55.6%); 13 patients in left (31.6%) and in 3 patients, MRC were bilateral (8.3%). According to this study, these cysts were most common in the third and Fifth decades. The Fisher’s exact test showed that there was a statistically significant association between allergy and occurrence of MRC (<em>P</em><0.001).
Conclusion: The results of this study were similar to previous studies. Occurrence of MRC had a statistically significant association with allergy but the association between age, sex, smoking and presence of MRC was not significant.مقدمه: کیست احتباسی موکوسی شایع ترین عارضه سینوزیت است که به ندرت با علائم و نشانههای بالینی همراه می باشد. هدف از این مطالعه، بررسی شیوع کیست احتباسی موکوسی سینوس فک بالا و برخی ریسک فاکتورهای مرتبط با آن در بیماران مراجعه کننده به بخش رادیولوژی دانشکده دندانپزشکی مشهد بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی رادیوگرافیهای پانورامیک 707 بیمار مراجعهکننده به بخش رادیولوژی دانشکده دندانپزشکی مشهد از جهت وجود رادیواپاسیته صاف و گنبدی شکل با حدودی مشخص و فاقد حاشیه کورتیکالی در سینوس فک بالا، به مدت یکسال مورد بررسی قرار گرفت و شیوع این ضایعه، محل آن و برخی عوامل مرتبط با آن مثل سن، جنس، سابقه آلرژی و مصرف دخانیات بررسی شد. سپس با استفاده از روش های آمار توصیفی، جداول توافقی همراه با آزمون Chi-square و <em>t</em>-test، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: از بین 707 بیمار مورد بررسی، 36 بیمار دارای کیست احتباسی موکوسی در سینوس فک بالا بودند که از میان این 36 ضایعه 20 مورد در کف سینوس فک بالا سمت راست، 13 مورد در کف سینوس فک بالای سمت چپ و 3 مورد به صورت دوطرفه مشاهده شد. بیشترین دهه سنی درگیری دهههای سوم و پنجم بود. آزمون دقیق فیشر نشان داد که بین ابتلا به کیست احتباسی موکوسی و سابقه آلرژی ارتباط معنیداری وجود داشت (001/0<em>P</em><).
نتیجهگیری: یافتههای بدست آمده از این مطالعه مشابه مطالعات قبلی بود و نشان داد که حضور این ضایعه ربطی به سن، جنس یا مصرف دخانیات ندارد. بین حضور این ضایعه و آلرژی ارتباط قوی یافت شد.دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928633220090622Effect of the Electrical Versus Manual Tooth Brush on Oral Hygiene Indices in Patients Treated with Fixed Orthodontic Appliancesمقایسه اثر استفاده از مسواک برقی و دستی بر شاخصهای بهداشت دهان افراد تحت درمان ارتودنسی ثابت97106127410.22038/jmds.2009.1274FAسید علی بنی هاشم راداستادیار گروه پریودانتیکس دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدآرزو جهان بیناستادیار گروه ارتودانتیکس دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدحبیب الله اسماعیلیدانشیار آمار زیستی دانشکده پزشکی و مرکز تحقیقات نوزادان دانشگاه علوم پزشکی مشهدمینو صناعی مقدمدندانپزشکJournal Article20130827Introduction: For preventing plaque accumulation side effects, oral hygiene performance by patients, especially adolescents who are the main part of orthodontic patients, is necessary. Considering several studies indicating the efficacy of electric toothbrush usage on periodontal health, the aim of this study was to evaluate the efficacy of electric toothbrush on oral hygiene indices in patients treated with fixed orthodontic appliances.
Materials & Methods: In this clinical trial study, 40 orthodontic patients (aged 12 to 20 years old) wearing upper and lower fixed appliances for at least 6 months who had a history of at least two time inappropriate oral hygiene were selected. Control group patients used two kind of orthodontic manual toothbrushes of Oral-B and Colgate total toothpaste for 4 weeks. Case group patients used electric toothbrush (Cross Action Power) of Oral-B and Colgate total toothpaste for 4 weeks. At baseline and after 4 weeks, ortho-plaque index (OPl) and bleeding points index (BPI) were measured. The data were analyzed by paired <em>t</em>-test, independent <em>t</em>-test and Chi-square test.
Results: After intervention, in control group, OPI reduced by 19.9% and in case group it had 13.2% reduction. BPI was reduced in case and control groups by 8.5% and 20% respectively. In contrast to BPI (<em>P</em>=0.003), <em>t</em>-test showed that there were no significant differences between two groups in OPI reduction (<em>P</em>=0.11).
Conclusion: The result of our study showed that electric toothbrush had no significant advantage over manual toothbrush. Manual brushing was even more effective than cross action power tooth brush in BPI reduction.مقدمه: به منظور پیشگیری از بروز عوارض ناشی از تجمع پلاک، رعایت دقیق بهداشت دهان توسط بیماران، به خصوص جوانان و نوجوانان که قسمت عمده بیماران ارتودنسی را تشکیل می دهند، ضروری است. با توجه به این که تحقیقات مختلف، نشان از مؤثر بودن استفاده از مسواک برقی در سلامت بافت های پریودنتال دارند، لذا هدف از این تحقیق تعیین تأثیر استفاده از مسواک برقی بر شاخصهای بهداشت دهان بیماران ارتودنسی ثابت و مقایسۀ آن با مسواک دستی بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، تعداد 40 بیمار 20-12 ساله تحت درمان ارتودنسی ثابت دو فک که حداقل 6 ماه از شروع درمان آنها گذشته بود و در پرونده آنها حداقل 2 بار بهداشت نامطلوب ثبت شده بود، انتخاب شدند. در گروه اول، بیماران به مدت 4 هفته با استفاده از 2 نوع مسواک دستی ارتودنسی (شیاردار و بین دندانی) ساخت کارخانه Oral-B به همراه خمیردندان Colgate total مسواک زدند. گروه دوم به مدت 4 هفته از مسواک برقی Cross action power ساخت کارخانه Oral-B و خمیردندان Colgate total استفاده کردند. در شروع مطالعه و نیز پس از 4 هفتهشاخص های Ortho-plaque index (OPI)و Bleeding points index (BPI) محاسبه شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های <em>t</em>-student زوجی، مستقل و کای دو صورت گرفت.
یافته ها: پس از مداخله، OPI در گروه مسواک دستی 9/19درصد و در گروه مسواک برقی 2/13درصد کاهش یافت. BPI پس از مداخله در گروه مسواک دستی 20 درصد و در گروه مسواک برقی 5/8 درصد کاهش نشان داد. بر اساس آزمون <em>t</em> تفاوت در میزان کاهش OPI بین دو گروه تحت مطالعه معنی دار نبود ولی اختلاف معنی داری در میزان کاهش BPI بین دو گروه وجود داشت.
نتیجه گیری: این تحقیق نشان داد که استفاده از مسواک برقی برتری خاصی نسبت به مسواک دستی نداشت و حتی در کاهش BPI، نوع دستی مؤثرتر از برقی بود.دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928633220090622Evaluation of General Dentists Knowledge about Oral Cancer in Mashhad-Iran in 2008بررسی میزان آگاهی دندانپزشکان عمومی در ارتباط با سرطان دهان در مشهد-ایران در سال 1387107114127510.22038/jmds.2009.1275FAشادی ثقفیاستادیار گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد0000-0002-4910-1895رضا زارع محمودآبادیاستادیار گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد0000-0002-1956-1241جهانشاه صالحی نژاددانشیار گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد0000-0002-1314-2765فرناز فلکیاستادیار گروه بیماری های دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدشهاب فرخی زاددندانپزشکJournal Article20130827Introduction: Oral cancer is one of the most prevalent cancers and one of the 10 most Familiar causes of death in the whole world. Most oral cancers are diagnosed at late stages. Since dentists play a critical role in early detection of oral cancers, they should be knowledgeable and skillful in oral cancer diagnosis. The aim of this study was to evaluate the knowledge of general dentists about oral cancer in Mashhad.
Materials & Methods: This descriptive cross-sectional study was done on 100 general dentists who had private offices in Mashhad in 2008. A questionnaire including demographic information and 13 questions regarding oral cancer was prepared. The questionnaires were delivered to dentists at their offices and then gathered. The data were analyzed via SPSS software by student’s <em>t</em>-test, Pearson and Spearman correlation coefficients.
Results: There were 65 male and 35 female dentists with the mean age of 41.84±7.49 years (<em>P</em>=0.66). The mean score of total dentists’ knowledge was 6.42±1.74 out of 13. The mean score of knowledge was 6.26±1.75 and 6.72±1.7, for males and females respectively. There was no significant difference between them (<em>P</em>=0.2). Ninety-One percent of dentists knew the most common type of oral cancer, but only 35% of them knew the most common sites of oral cancer.
Conclusion: The results of this study indicated that knowledge of dentists in Mashhad about oral cancer was not sufficient.Because of the importance of the issue, application of strategies to increase the knowledge of dentists regarding oral cancer is necessary.مقدمه: در سرتاسر جهان سرطان دهان یکی از شایعترین سرطان ها و یکی از ده عامل مرگ و میر در میان سرطان ها می باشد. اغلب سرطان های دهانی، دیرهنگام تشخیص داده میشوند. از آنجا که دندانپزشکان نقش مهمی در شناسایی زودهنگام سرطان های دهان ایفا میکنند، لذا باید آگاهی کافی در زمینه تشخیص زودهنگام بیماران داشته باشند. هدفازاینمطالعه، ارزیابی میزانآگاهی دندانپزشکانشهرمشهدازسرطاندهانبود.
موادوروشها: اینمطالعه از نوع توصیفی و به روش مقطعیبرروی100 نفر ازدندانپزشکانعمومی دارای مطب در سطحشهر مشهد، درسال 1387 انجام شد. پرسش نامهای طراحی گردید که بخشی از سوالات آن در رابطه با اطلاعات دموگرافیک افراد مورد مطالعه و بخشی دیگر شامل 13 سؤال پیرامون سرطان دهان بود. با مراجعه حضوری به مطب دندانپزشکان پرسش نامهها در اختیار آنان قرار داده شد و از آنان خواسته شد طی زمان معین به پرسش ها پاسخ دهند و سپس پرسش نامه ها جمعآوری و تصحیح گردید. اطلاعات به دست آمده توسط نرم افزار SPSS و آزمون های<br/> <em>t</em>-test و ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن آنالیز شدند.
یافتهها: از 100 نفر دندانپزشک مورد مطالعه 65 نفر مرد و 35 نفر زن و میانگین سنی آنها، 49/7±84/41 بود (66/0=<em>P</em>). میانگیننمره آگاهی در جمعیت مورد مطالعه 74/1±42/6 از 13 بود. میانگینآگاهی در مردان 75/1±26/6 و در زنان 7/1±72/6 بود که از لحاظ آماری این اختلاف معنادار نبود (2/0=<em>P</em>). 91% افراد مورد مطالعه شایعترین سرطان دهان را می شناختند اما فقط 35% آنها شایعترین مکان های ایجاد سرطان در دهان را میشناختند.
نتیجهگیری: بررسینتایجاینمطالعهنشاندادکهسطحآگاهیدندانپزشکانعمومیشهرمشهددرارتباطباسرطاندهانکافینمیباشد. لذا با توجه به اهمیت موضوع، اتخاذ راهکارهایی برای افزایش میزان آگاهی دندانپزشکان از سرطان دهان مورد نیاز است.دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928633220090622Evaluation of Maxillomandibular Fixation Screws in the Management of Mandibular Fracturesارزیابی پیچهای ثابت کننده بین فکی در درمان شکستگیهای فک پایین115120127610.22038/jmds.2009.1276FAعطاء الله حبیبیدانشیار گروه جراحی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدامین راه پیمااستادیار گروه جراحی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدعلیرضا حلاج مفرددستیار تخصصی گروه جراحی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدJournal Article20130827Introduction: The use of maxillomandibular fixation screws (MMFS) has become increasingly popular in maxillofacial surgery. This method does not have many of the disadvantages of the arch bar. However, use of this method has not been studied well. The aim of this study was to evaluate the efficacy of fixation and adaptation by means of screw in mandibular fractures.
Materials & Methods: In this clinical trial study, approved by ethical committee of Mashhad University of Medical Sciences, maxillomandibular fixation self-tapping screws were used in 28 patients. At least 2 screws were inserted in each jaw and jointed together with wires. The jaws were fixed for 4 weeks in the normal occlusion. Frequency of fracture healing in terms of fracture location as well as healing at fracture sites and frequency of nerve and tooth injury resulting from screw insertion were recorded.
Results: Except for one case that developed mild open bite, the other 27 patients were recuperated in function and appearance. There were no dental or sensory complications.
Conclusion: Considering the advantages of MMFS in mandibular fracture fixation, application of this device as an alternative to traditional therapy is recommended.مقدمه: استفاده از پیچهای ثابت کننده بین فکی اخیراً در جراحی های فک و صورت رواج یافته است. این روش بسیاری از معایب آرچبار را ندارد ولی استفاده از این پیچها چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف این مطالعه ارزیابی موثر بودن درمان شکستگیهای فک پایین توسط کاربرد پیچهای ثابت کننده بین فکی می باشد.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی که مسائل اخلاقی آن مورد تایید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی مشهد قرار گرفته است، 28 بیمار با شکستگیهای فک پایین، توسط پیچهای ثابت کننده بین فکی Self-tapping شرکت Leibinger تحت درمان قرار گرفتند. در هر بیمار حداقل 2 عدد پیچ در هر فک قرار داده شده و توسط سیم به یکدیگر متصل شدند و دو فک به مدت 4 هفته در اکلوژن طبیعی بیمار ثابت شد. فراوانی بهبودی شکستگیها به تفکیک محل شکستگی و بهبودی در محل قرار گرفتن پیچها و تعیین فراوانی صدمه عصبی و دندانی ناشی از قرار گرفتن پیچها تعیین گردید.
یافته ها: بجز یک مورد ایجاد Open bite خفیف، در 27 بیمار دیگر بهبودی در عملکرد و ظاهر آنها بدست آمد. هیچ موردی از عوارض عصبی و دندانی مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: با توجه به مزایای کاربرد پیچهای ثابت کننده بین فکی در درمان شکستگیهای فک پایین نسبت به روشهای درمانی متداول، کاربرد این روش توصیه می شود.دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928633220090622Accuracy of Conventional Radiography in Differentiating Between Benign Lesions and Malignant Ones in the Maxillofacial Regionبررسی صحت تشخیص رادیوگرافیهای معمولی در افتراق ضایعات خوشخیم از بدخیم ناحیه فک و صورت121128127710.22038/jmds.2009.1277FAسید حسین حسینی زارچاستادیار گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدآدینه جوادیان لنگرودیدستیار تخصصی گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدامیر توسلی نوقابیدندانپزشکJournal Article20130827Introduction: In the maxillofacial region, cysts and tumors relatively have high prevalence and during a current study of radiography, the dentists may incidentally encounter them. According to the wide usage of the conventional panoramic radiography in routine study of dentoalveolar structure and the availability and cheapness of this technique, it seems necessary to determine the accuracy of conventional radiography in diagnosis of benign and malignant lesions.
Materials & Methods: In this descriptive study, all the cases with intraosseous lesions of maxillofacial region over a six-year period (2002-2008) from the archives of the radiography, surgery and oral health departments at Mashhad school of dentistry were collected. Then radiographic images were studied by one maxillofacial radiologist as an observer and according to the radiographic features, the state of being malignant or benign and then the type of lesions were diagnosed. Finally the findings of radiographic and histopathologic studies were compared using McNemar test.
Results: From 136 intraosseous lesions, 116 lesions were benign and 20 lesions were malignant. From 20 malignant lesions, in 19 cases the radiographic and histopathologic diagnosis was the same and from the 116 benign lesions, 107 cases were diagnosed benign in radiography. A significant relationship was also detected among radiographic and histopathologic features (<em>P</em>=0.021).
Conclusion: In this study diagnosis of conventional radiographies, in 92% of cases, with histopathologic results (benignity or malignancy of lesions) was adapted.مقدمه: در ناحیه فک و صورت، تومورها و کیست ها شیوع نسبتاً بالایی داشته و دندانپزشکان در طی یک بررسی معمول رادیوگرافی، ممکن است بطور اتفاقی با آنها برخوردکنند. با توجه به استفاده گسترده از رادیوگرافی پانورامیک معمولی در ارزیابی روتین ساختار فکین و دندان ها و نیز ارزانی و در دسترس بودن این تکنیک ها نسبت به انواع اختصاصی، ارزیابی صحت تشخیص ضایعات خوشخیم از بدخیم در رادیوگرافیهای معمولی ضروری به نظر می رسد.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی، تمامی پرونده های مرتبط با ضایعات داخل استخوانی فک و صورت در یک دوره 6 ساله (از سال 1380 تا 1387) که در بخش های مختلف (رادیولوژی، جراحی، بیماری های دهان) دانشکده دندانپزشکی مشهد موجود بودند، جمع آوری شدند. سپس تصاویر رادیوگرافی توسط یک نفر متخصص رادیولوژی فک و صورت و یک مشاهده گر بررسی شده و با توجه به یافته های رادیوگرافی، در درجه اول خوشخیم و یا بدخیم بودن ضایعات و در مرحله بعد نوع آنها مشخص شد. سرانجام با استفاده از آزمون McNemar نتایج حاصل از بررسی رادیوگرافی و هیستوپاتولوژی با هم مقایسه شدند.
یافته ها: از میان 136ضایعه داخل استخوانی فک و صورت، 116 ضایعه خوشخیم و 20 ضایعه بدخیم بودند. در 19 ضایعه از میان ضایعات بدخیم، تشخیص رادیوگرافی با نتیجه بررسی هیستوپاتولوژیک موافق بود و از 116 ضایعه خوشخیم، 107 ضایعه در بررسی رادیوگرافی خوشخیم تشخیص
داده شد. یک ارتباط معنی داری بین یافته های رادیوگرافی و هیستوپاتولوژی بدست آمد (021/0<em>P</em>=).
نتیجه گیری: در این مطالعه، تشخیص رادیوگرافیهای معمولی، در 92%از موارد با نتایج هیستوپاتولوژی (از نظر خوش خیم یا بدخیم بودن ضایعات) مطابقت داشت.دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928633220090622Five Year's Retrospective Study of Oral and Maxillofacial Malignancies in Patients Referred to Oral Medicine Department of Mashhad Dental School-Iranبررسی گذشته نگر پنج ساله موارد ابتلا به بدخیمیهای دهان، فک و صورت در مراجعین به بخش بیماری های دهان دانشکده دندانپزشکی مشهد-ایران129138127810.22038/jmds.2009.1278FAزهرا دلاوریاندانشیار گروه بیماری های دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدآتس سا پاک فطرتاستادیار گروه بیماری های دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد0000-0003-0480-6442سید مصطفی محمودیدستیار تخصصی گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریزJournal Article20130827Introduction: In spite of recent progresses in cancer treatment; the oral cancer is still one of ten most common causes of death, because of late diagnosis (the reasons for that is similarity of clinical presentation with some of the benign lesions, symptomless in early stages, and variety of clinical manifestation…). Considering the role of cultural and geographical factors in oral cancer prevalence, epidemiological studies are of great importance. The aim of this research is to determine five years prevalence of orofacial malignancies of the patients referred to Oral Medicine Department, Mashhad Dental School, Iran.
Materials & Methods: A descriptive and retrospective study was done using 44 medical files of patients whose oral and maxillofacial malignancy was histopothologically confirmed. (From November 2000 to November 2005) demographic, clinical and histopathological data were extracted. We’ve used SPSS software to analyze data and drawing table and charts.
Results: Squamous cell carcinoma (SCC) was the most common malignancy (73%) followed by verrucous carcinoma (10%) and salivary gland carcinoma (7%). Male to female ratio was <sup>0.9</sup>/<sub>1</sub> and age average was 53.52±17.66. The most common clinical feature of SCC was ulcer and exophytic lesion (%34) and other malignancy mostly appeared as exophytic lesion (%67). The most prevalent chief complains of oral SCC patients was ulcer (41%), and tongue was the most common site (30%).
Conclusion: Although most of epidemiological patterns of oral SCC were similar to other researches, but females had a higher incidence rate than males and surprisingly tobacco use was markedly low in comparison to other studies.مقدمه: علیرغم پیشرفتهای متعددی که در درمان سرطانها به وجود آمده است سرطان دهان به دلیل تشخیص دیرهنگام به جهت علل متعددی مثل بدون علامت بودن در مراحل اولیه، تشابه نمای بالینی با سایر ضایعات و تنوع در تظاهرات کلنیکی و ... جز ده علت عمدة مرگ و میر میباشد. با توجه به نقش شرایط محیطی و اقلیمی در سرطانها، ضرورت انجام مطالعات اپیدمیولوژیک احساس میشود. از این رو مطالعهای با هدف تعیین فراوانی پنج سالة موارد مبتلا به بدخیمیهای دهان، فک صورت در بیماران مراجعهکننده به بخش بیماریهای دهان دانشکدة دندانپزشکی مشهد انجام شد.
مواد و روش ها: مطالعهای توصیفی بر روی پرونده 44 بیمار مبتلا به بدخیمی دهان، فک و صورت از آذر 79 تا اذر 84 (با تأیید پاتولوژی) صورت گرفت. ابتدا اطلاعات فردی، بالینی و هیستوپاتولوژیک موردنیاز، استخراج گردید. سپس با استفاده از آمار توصیفی میزان فراوانی و درصد فراوانی محاسبه، جداول و نمودارها با استفاده از نرم افزار SPSS ترسیم گردید.
یافته ها: کارسینوم سلول سنگفرشی شایع ترین بدخیمی بود (73%) و بعد از آن وروکوس کارسینوما (10%) و بدخیمیهای غدد بزاقی (7%) قرار داشتند. نسبت مرد به زن 9/0 به 1و میانگین سن 66/17±52/53 سال بود. کارسینوم سلول سنگفرشی، بیشتر به صورت زخم و ضایعة برجسته (هر کدام 34%) و سایر بدخیمیها بیشتر به صورت ضایعة برجسته (67%) بودند. شایع ترین شکایت بیماران در کارسینوم سلول سنگفرشی زخم (41%) و شایعترین محل ابتلا، زبان (30%) بود.
نتیجهگیری:الگوی سرطان دهان در مطالعه حاضر مشابه سایر مطالعات بود ولی تعداد زنان مبتلا نسبت به سایر مطالعات بیشتر بود و نقش استعمال دخانیات به عنوان عامل خطر کمرنگ تر بود.دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928633220090622The Prophylactic Effect of Toothguard in Prevention of Dental Trauma during Laryngoscopy in Patients Undergoing General Anesthesiaبررسی نقش محافظ دندان ورزش بوکس در پیشگیری از آسیب های دندانی طی لارنگوسکوپی در بیماران تحت بیهوشی عمومی139144127910.22038/jmds.2009.1279FAمحمدرضا سبزعلی زنجانخواهاستادیار گروه بیهوشی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدعلیرضا بامشکیاستادیار گروه بیهوشی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدحسین احمدی فرددستیار تخصصی گروه بیهوشی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمحمد گوهریاندانشجوی سال ششم دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدJournal Article20130827Introduction: Dental trauma during general anesthesia is common and is the most frequent complication of endotracheal intubation. The purpose of this study was to evaluate dental trauma in laryngoscope and prophylactic effect of toothguard on prevention in patients undergoing general aesthesia.
Materials & Methods: In this clinical trial study, approved by ethical committee of Mashhad University of Medical Sciences, 240 patients undergoing general anesthesia and tracheal intubation (120 patients with toothguard and 120 patients without toothguard) were studied. In preoperative and postoperative management, medical history was obtained and physical examination was performed. Variables in this study were age, sex, preoperative and postoperative dental examinations and mallampathi and laryngoscopy scores. Data were analyzed by Fisher's exact test. The level of significance was set at 0.05.
Result: Dental injury was 0.8% frequent in tooth guard group and 5.8% in without toothguard group (<em>P</em>=0.02). There was a significant difference in dental trauma in patients with displaced tooth between the two groups (<em>P</em>=0.013). Results showed that in patients with mallampathi and laryogoscopy scores of III or IV, dental trauma was more frequent in patients without toothguard (<em>P</em>=0.03 and 0.04, respectively).
Conclusion: Dental shields are useful to reduce the force applied to the teeth and potentially reduce the probability of tooth damage during laryngoscopy in patients with difficult intubation and mallampathi and larynogoscopy scores of III and IV.مقدمه: اکثر آسیب های دندانی در طی بیهوشی عمومی اتفاق می افتد و تروماهای دندانی شایع ترین عارضه لولهگذاری اندوتراکه آل است. بیشترین دلیل شکایات علیه متخصصین بیهوشی همین عوارض دندانی میباشد. هدف از این مطالعه بررسینقش محافظ دندان ورزش بوکس در پیشگیری از آسیب های دندانی طی لارنگوسکوپی در بیماران تحت بیهوشی عمومی بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی که مسائل اخلاقی آن مورد تایید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی مشهد قرار گرفته است، 240 بیمار که تحت لولهگذاری قرار گرفتند در دو گروه شامل 120 نفر با محافظ دندانی و 120 نفر بدون محافظ دندانی مورد مطالعه قرار گرفتند. گرفتن شرح حال و معاینه بیماران قبل و بعد از عمل انجام شد. متغیرهای مورد مطالعه در این تحقیق عبارت بودند از سن، جنس، وضعیت دندانها قبل و بعد از عمل و درجه بندی لارنگوسکوپی– مالامپاتی. جهت مقایسه از آزمون دقیق فیشر استفاده شد. سطح معنیداری 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته ها: میزان فراوانی ترومای دندانی در گروه با محافظ دندانی 8/0% بود که کمتر از گروه بدون محافظ (8/5%) بود (02/0=<em>P</em>). در افرادی که دارای دندان لق بودند، بطور معنی داری ترومای دندانی در گروه بدون محافظ بیشتر از گروه با محافظ بود (013/0=<em>P</em>). همچنین در بیماران با درجه مالامپاتی III ، IV، ترومای دندانی در گروه با محافظ، کمتر از گروه بدون محافظ بود (03/0=<em>P</em>). نتایج نشان داد در بیماران با درجه لارنگوسکوپی III، IV درصد افرادی که دچار ترومای دندانی شده بودند بطور معنی داری در گروه بدون محافظ دندان بیشتر بود (04/0=<em>P</em>).
نتیجه گیری: استفاده از محافظ دندانی مفید بوده و از میزان فشار بر روی دندانها کاسته و موجب کاهش احتمال آسیب دندانی در طی زمان لارینگوسکوپی در بیماران با لولهگذاری مشکل و درجه مالامپاتی و لارنگوسکوپی III وIV می شود.دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928633220090622Evaluation of MDM2 and P53 Expression in Dentigerous, Radicular and Residual Cysts by Immunuhistochemistryبررسی بروز آنتی ژن های MDM2 و P53 در کیستهای دنتیجروس، رادیکولار و رزیجوال به روش ایمنوهیستوشیمی145152128010.22038/jmds.2009.1280FAنصرا... ساغروانیاناستادیار گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد0000-0002-2646-0086عطاءا... حبیبیدانشیار گروه جراحی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدنوشین محتشمدانشیار گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد0000-0002-1262-4668منور افضل آقاییمتخصص پزشکی اجتماعی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدآتنا شیوادستیار تخصصی گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد0000-0002-0584-1859سحر بابازادهدندانپزشکJournal Article20130827Introduction: Dentigerous cyst (the most common developmental cyst), periapical cyst (the most common jaw cyst) and residual cyst may transfer to neoplasm. In this study, the expression of P53 & MDM2 (cell proliferative regulators) and their relation to proliferation and transformation of these cysts were evaluated.
Materials & Methods: In this cross-sectional study, expressions of P53 and MDM2 markers in 60 samples of paraffin blocks (20 samples for each cyst) were examined by Immunohistochemistry method and the percentage, intensity, and location of involved epithelial cells were evaluated. Statistical tests included one way ANOVA and Tukey test for evaluation of expression, and Kruskal-Wallis for intensity comparison and Kendall for detecting correlation between markers.
Results: Periapical cyst showed complete expression of markers. Severity, percentage and depth of MDM2 expression were higher than P53. Marker expression for residual cyst was highly intensive and also in full thickness of epithelium, but it was basillary with lower intensity in dentigerous cyst. Expression of P53 and MDM2 had significant differences in these three cysts (<em>P</em>=0.01,0.03 respectively), and also significant difference for percentage and severity of MDM2 between the three groups (<em>P</em>=0.003,0.001 respectively). There was a positive linear correlation between P53 and MDM2 expression (<em>P</em><0.001).
Conclusion: In residual cyst, there was a correlation between increase in MDM2and P53 expression, but not in periapical cyst. Dentigerous cyst failed to strongly express each of the markers. Nevertheless, it could be said that increase in expression of these markers could be related to pathogenesis and neoplastic transformation of these cysts.مقدمه: کیست دنتیجروس (شایعترین کیست دندانی تکاملی)، کیست پریآپیکال (شایعترین کیست فکی) و کیست رزیجوال ممکن است دچار ترانسفورماسیون های نئوپلاستیک گردند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین تظاهر MDM2 و P53(تنظیم کننده های چرخه سلولی) با فعالیت تکثیری و ترانسفورماسیون احتمالی این کیستها بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی، تظاهر MDM2 و P53 در 60 نمونه از بلوک های پارافینی (از هر کیست 20 نمونه) تحت بررسی ایمنوهیستوشیمی قرار گرفتند. نمونهها از نظر تعداد سلول های رنگ پذیرفته شده، شدت رنگپذیری و موقعیت بروز نشانگر در سه منطقه از اپیتلیوم کیست مورد مطالعه قرار گرفتند. آزمون های آماری مورد استفاده عبارت بود از: One way ANOVAو Tukey test برای مقایسه میزان بروز نشانگرها در گروههای مورد مطالعه، Kruskal-Wallis برای مقایسه شدت رنگپذیری و Kendall جهت بررسی ارتباط و همبستگی نشانگرها.
یافتهها: کیست پریآپیکال از نظر بروز نشانگر، کاملاًً بروز مثبت داشت. شدت، درصد و عمق نفوذ MDM2 بسیار بیشتر از P53بود. بروز نشانگرها در کیست رزیجوال اکثراً با درصد بالایی آن هم اغلب در تمام ضخامت اپیتلیوم همراه بود اما در کیست دنتیجروس اکثر نمونهها بروز ضعیف و اغلب بازالی را نشان می دادند. اختلاف معنیدار از لحاظ تظاهر (01/0<em>P</em>=) P53و (03/0<em>P</em>=) MDM2 به طور جداگانه در سه کیست مشاهده گردید و همچنین از نظر درصد (03/0<em>P</em>=) و شدت (01/0<em>P</em>=) بروز MDM2 بین سه کیست رابطه معنیداری پیدا شد. همبستگی مثبتی بین تظاهر P53 و MDM2 نیز مشاهده گردید (001/0<em>P</em><).
نتیجه گیری: افزایش بروز نشانگرهای P53 و MDM2 در کیست رزیجوال هماهنگ می باشد ولی در کیست پریآپیکال با هم کاملاً متفاوت بوده است و از سوی دیگر کیست دنتیجروس قادر به بروز قوی هیچکدام از نشانگرها نمی باشد. ولی در مجموع میتوان گفت افزایش بروز نشانگر میتواند با پاتوژنز و احتمالاً تغییرات نئوپلاستیک آنها مرتبط باشد.دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928633220090622Resonance Frequency Analysis of Implant Clinical Stability on Astra tech and ITI Implant Systemsاندازه گیری کلینیکی ثبات ایمپلنت به روش آنالیز فرکانس انعکاسی برروی دو سیستم ایمپلنت Astra tech و ITI153160128110.22038/jmds.2009.1281FAناصر سرگلزاییدانشیار گروه پریودانتیکس دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدامیر معین تقویدانشیار گروه پریودانتیکس دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمهرداد رادوردانشیار گروه پریودانتیکس دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدحمیدرضا عربدانشیار گروه پریودانتیکس دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجیدرضا مختاریدستیار تخصصی گروه پریودانتیکس دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدJournal Article20130827Introduction: Resonance frequency analysis (FRA) offers a clinical, noninvasive measurement of stability and osseointegration of implants. The RFA values are represented by a quantitative unit called the Implant stability quotient (ISQ) on a scale from1 to 100. The objective of the present study was to measure the stability of Astra tech and ITI dental implants during the healing period and determine the factors that affect the ISQ.
Materials & Methods: In this clinical trial study, approved by ethical committee of Mashhad University of Medical Sciences, 14 healthy subjects candidate for dental implants were randomly divided into two groups. Group one received 15 Astra tech and group two received 15 ITI dental implants. ISQ was used for direct measurement of implant stability on the day of implant placement and first, third and sixth month after implant placement. Data were analyzed by student-t test and ANOVA and Spearman Rank Correlation Test through SPSS 11.5 with 95% confidence interval.
Results: The mean ISQ of Astra Tech implant at third and sixth month were significantly greater than ITI implant (<em>P</em>=0.001 and <em>P</em>=0.018, respectively). Statistical analysis showed higher ISQ values for mandible than maxilla (<em>P</em>=0.001). Bone quality significantly affected ISQ value and implant diameter was significantly correlated to implant stability (<em>P</em>=0.02).
Conclusion: Our results showed that Astra tech implants had significantly greater ISQs in third and sixth month than ITI implants. Furthermore, bone quality, implant surface texture (implant system) and diameter can affect implant stability and time of loading.مقدمه: آنالیز فرکانس انعکاسی (RFA)، اندازه گیری کلینیکی ثبات ایمپلنت و اوستئواینتگریشن را میسر می سازد و توسط یک شاخص کمی بنام شاخص ثبات ایمپلنت (ISQ) که بین 1 تا 100 متغیر است ارایه می شود. در مطالعه حاضر ثبات ایمپلنت در دو سیستم ITI و <br/> Astra tech در دوره التیام مقایسه و فاکتورهای موثر بر آن تعیین شد.
مواد و روش ها:در این مطالعه کارآزمایی بالینی که مسائل اخلاقی آن مورد تایید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی مشهد قرار گرفته است، تعداد 14 بیمار سالم کاندید ایمپلنت انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم و در گروه اول تعداد 15 عدد ایمپلنت Astra tech و در گروه دوم 15 عدد ایمپلنت ITI توسط یک جراح کاشته شد. سپس شاخص ISQ بلافاصله پس از کاشت ایمپلنت، 1 ماه و 3 ماه و 6 ماه بعد اندازهگیری شد. تحلیل های آماری توسط نرم افزار SPSS با ویرایش 5/11 با کمک ازمون های آماری <em>t</em> و آنالیز واریانس و نیز همبستگی اسپیرمن در سطح معنی داری 05/0<em>P</em>= انجام گرفت.
یافته ها:سیستم Astra tech شاخص ISQ بالاتری را در ماه 3 و 6 نسبت به سیستم ITI نشان داد (به ترتیب 001/0<em>P</em>=و 018/0<em>P</em>=). همچنین میانگین شاخص ISQ در فک پایین بطور معنی داری بیشتر از فک بالا بود (001/0<em>P</em>=) کیفیت استخوان تاثیر معنیداری روی شاخص ثبات ایمپلنت داشت و همبستگی اسپیرمننشان داد که قطر ایمپلنتها با ثبات ایمپلنت رابطه مستقیم و معنیداری دارد (02/0<em>P</em>=).
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد ایمپلنت Astra tech به شکل معنی داری شاخص ISQ بالاتری نسبت به ایمپلنت ITI در ماه سوم و ششم دارد. همچنین کیفیت استخوان و نوع سیستم و قطر ایمپلنت ثبات و زمان بارگذاری را تحت تاثیر قرار می دهد.دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928633220090622Wear Rate of Four Kinds of Artificial Teeth in Artificial Saliva Invironment (An In Vitro Study)بررسی آزمایشگاهی میزان سایش چهار نوع دندان مصنوعی آکریلی در مجاورت بزاق مصنوعی161168128210.22038/jmds.2009.1282FAجعفر قره چاهیاستاد گروه پروتزهای دندانی دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدفاطمه رستمخانیدانشیار گروه پروتزهای دندانی دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمحمد اسدا... زادهمتخصص پروتزهای دندانیسیدمجتبی زبرجددانشیار گروه متالرژی دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20130827Introduction: Wear resistance of acrylic teeth has an important role in denture longevity. The purpose of this study was to compare the tooth wear rate of three kinds of artificial teeth manufactured in Iran with the one manufactured in Italy.
Materials & Methods: In this experimental in vitro study, four kinds of artificial teeth (Italian Ivoclar, Yaghoot, Herasit plus, Acradent) were used. Nine molars were selected from each tooth. Samples were prepared as cylinders with 2.5mm diameters. The samples were thermocycled for 2500 times (5˚<sup>C</sup>-55˚<sup>C</sup>) and then scaled with <sup>1</sup>/<sub>100000</sub> gram accuracy. Artificial saliva was added to wearing device and wearing was performed for 2000 cycles (125m). Samples were rescaled. The disk and saliva were exchanged and the procedure was repeated for 5000 cycles (439.6m). The rescaling was as well performed. Wear rate was calculated for 2000 and 7000 cycles and was compared for different teeth. The data were analysed by Multivariate ANOVA and Tukey test.
Results: Tooth wear after 2000 cycles was 0.018 for Ivoclar, 0.025 for yaghoot, 0.071 for Acradent and 0.379 mgr/m for Herasit. After 7000 Cycles, wear rates were 0.012, 0.019, 0.055 and 0.14 mgr/m respectively.
Conclusion: Wear rate of Herasit and Acradent artificial teeth were significantly different from eachother and from Yaghoot and Ivoclar artificial teeth but Yaghoot and Ivoclar teeth had no significant difference in wear rate.مقدمه: میزان مقاومت به سایش دندانهای آکریلی نقش مهمی در افزایش طول عمر پروتز دارد. هدف از این مطالعه، بررسی مقاومت به سایش سه نمونه دندان مصنوعی ایرانی و مقایسه با یک نمونه خارجی بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه، تجربی و آزمایشگاهی از چهار نوع دندان Ivoclar ایتالیا، یاقوت، هراسیت پلاس و آکرادنت استفاده شد. از هر گروه دندان 9 عدد مولر انتخاب گردید. نمونهها بصورت استوانه هایی با قطر mm5/2 تراشیده شدند و نمونهها به تعداد 2500 بار تحت ترموسایکل در دمای °c5 و °c 55 قرار گرفتند. سپس نمونهها با ترازوی با دقت <sub>100000</sub>/<sup>1</sup> گرم وزن شدند. در داخل محفظه دستگاه ساینده، بزاق مصنوعی ریخته شد و عمل سایش به تعداد 2000 دور (به مسافت 6/125 متر) بر روی نمونهها انجام شد. نمونهها مجدداً وزن شدند. سپس دیسک و بزاق مصنوعی عوض شدند و همین روند برای 5000 دور دیگر (در مجموع 7000 دور معادل 6/439 متر) انجام شد و مجدداً نمونهها بعد از خشک شدن، وزن شدند. میزان سایش برای 2000 دور و 7000 دور محاسبه گردید و در مورد دندانهای مختلف مقایسه شد. نتایج توسط آنالیز واریانس چند متغیره و آزمون توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میزان سایش در 2000 دور سایش برای ایوکلار 018/0، یاقوت 025/0، آکرادنت 071/0 و هراسیت پلاس 379/0 میلیگرم بر متر بود و میزان سایش در 7000 دور سایش برای ایوکلار 012/0، یاقوت 019/0، آکرادنت 055/0 و هراسیت پلاس 14/0 میلیگرم بر متر بود.
نتیجه گیری: دندانهای هراسیت و آکرادنت از نظر سایش اختلاف معنیداری با هم و همچنین با دندانهای یاقوت و ایوکلار داشتند. ولی دندانهای یاقوت و ایوکلار از نظر آماری اختلاف معنیداری نداشتند.دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928633220090622Evaluation of P53 and PCNA Expression in Oral Leukoplakic Lesions with and without Epithelial Dysplasia by Immunohistochemistry Techniqueبررسی بروز آنتی ژنهای P53 و PCNA در لکوپلاکیای مخاط دهان با و بدون دیسپلازی به روش ایمونوهیستوشیمی169176128310.22038/jmds.2009.1283FAنوشین محتشمدانشیار گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد0000-0002-1262-4668نصرالله ساغروانیاناستادیار گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد0000-0002-2646-0086نوریه شریفیدانشیار گروه آسیب شناسی بیمارستان قائم دانشگاه علوم پزشکی مشهدمحمد تقی شاکریدانشیار گروه اپیدمیولوژی و آمار حیاتی بیمارستان قائم دانشگاه علوم پزشکی مشهدشیما عامل قریبدندانپزشکستاره شجاعیدستیار تخصصی گروه آسیب شناسی دهان و فک و صورت دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدJournal Article20130827Introduction: Leukoplakia is the most common precancerous lesion of the oral mucosa and may range microscopically form benign hyperkeratosis to invasive squamous cell carcinoma. P53 is a tumor suppressor protein; whereas, proliferative cell nuclear antigen (PCNA) is a proliferative marker. The aim of this study was to evaluate the immunohistochemical expressions of P53 and PCNA in oral leukoplakia with and without dysplasia.
Materials & Methods: The expression of P53 and PCNA proteins were determined immunohistochemically in paraffin sections of 53 leukoplakias (17 without dyplasia, 15 with mild dysplasia, 14 with moderate dysplasia and 7 with severe dysplasia), in addition to 10 normal oral mucosa. Statistical analysis was performed using One-Way ANOVA, Kruskal-Wallis, and spearman tests.
Results: P53 protein was expressed in 60% of normal oral mucosa, 82.4% of leukoplakias without dysplasia and 100% of leukoplakias with dysplasia. PCNA protein was expressed in all of the specimens. There were statistical differences between P53 and PCNA expression among normal mucosa, leukoplakias with and without dysplasia, regarding their grading and severity (P<0.001). There was a positive correlation between P53 and PCNA expression.
Conclusion: Increase in P53 and PCNA expression is related to the degree of dysplasia in oral leukoplakias. Therefore, we can use these markers in order to indicate and grade dysplastic lesions more exactly. PCNA and P53 could also be used as appropriate markers to estimate the potential of malignant transformation in oral leukoplakia lesions.مقدمه:لکوپلاکیا شایع ترین ضایعه پیش بدخیم مخاط دهان میباشد و یکهایپرکراتوز خوش خیم تا کارسینوم سلول سنگفرشی مهاجم را دربر میگیرد. P53 پروتئین مهارکننده رشد تومور و PCNA بیومارکر تکثیر سلولی است. هدف از این مطالعه تعیین و مقایسه بروز آنتی ژن P53 و PCNA در لکوپلاکیای مخاط دهان با و بدون دیسپلازی و اپیتلیوم طبیعی مخاط دهان به روش ایمونوهیستوشیمی بود.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی تظاهر P53 و PCNA در 53 نمونه از بلوکهای پارافینی مربوط به لکوپلاکیا (بدون دیسپلازی (17 مورد)، دیسپلازی خفیف (15 مورد)، دیسپلازی متوسط (14 مورد) و دیسپلازی شدید (7 مورد) و 10 مورد مربوط به مخاط طبیعی دهان به روش ایمونوهیستوشیمی بررسی شد. آزمونهای آماری مورد استفاده آنالیز واریانس یک طرفه، کروسکال-والیس و ضریب همبستگی اسپیرمن بود.
یافتهها: در این مطالعه، 40% از نمونههای نرمال، 5/76% از لکوپلاکیاهای بدون دیسپلازی و 33/93% از لکوپلاکیاهای دیسپلاستیک، P53 را بروز دادند و PCNA در تمامی این ضایعات تظاهر یافت. اختلاف معنیداری از لحاظ تعداد سلولهای P53 و PCNA مثبت و شدت تظاهر این مارکرها بین ضایعات وجود داشت (001/0<em>P</em><). ارتباط مثبتی بین تظاهر P53 و PCNA مشاهده گردید.
نتیجه گیری: افزایش بروز P53 و PCNA با درجه دیسپلازی لکوپلاکیای دهان ارتباط دارد و از این دو نشانگر میتوان برای درجه بندی دقیق تر دیسپلازی، همچنین یافتن ضایعات لکوپلاکیای دیسپلاستیک استفاده نمود. همچنین، میتوان از PCNA و P53 بعنوان مارکرهای پیش بینی کنندة تغییرات بدخیمی در ضایعات لکوپلاکیای دهانی استفاده نمود.دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده دندانپزشکی مشهد1560-928633220090622Using the Stereolithographic Surgical Guide Templates in Implant Surgery; A Case Reportاستفاده از تمپلیتهای Stereolitographic در جراحی ایمپلنت؛ معرفی مورد177182128410.22038/jmds.2009.1284FAعباس آذریاستادیار گروه پروتزهای دندانی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهرانlسکینۀ نیکزاداستادیار گروه پروتزهای دندانی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهرانJournal Article20130827Introduction: Computer guided implantology (CGI) is the state of the art in modern implantology. In this article, based upon this newly developed concept, the step by step treatment sequences of an upper jaw of a patient with dental implant was demonstrated.
Results: Based upon CGI treatment protocols, implantation was performed for a 49 years old man with upper jaw tooth loss. Data from CTscan led to preparation of exact surgical templates (stereolithographic surgical templates) for implant placement. It was found that due to more precise location of implant placed, the prosthetic phase of treatment would be simplified and the esthetics could be fully achievable.
Conclusion: Computer guided implantology may be an excellent tool in achieving best treatment planing, esthetics and precise implant placement.مقدمه: استفاده از کامپیوتر در قرار دادن ایمپلنت یا آنچه اصطلاحاً Computer guided implantology (CGI) خوانده میشود امروزه جزء اصلی ایمپلنتولوژی نوین را تشکیل میدهد. در این مقاله سعی میشود تا استفاده از آن در مورد درمان فک بالای یک بیمار بدون دندان به تفصیل توضیح داده شود.
یافتهها:بیماری 49 ساله برای بازسازی دندانهای از دست رفتۀ فک بالا با ایمپلنت با استفاده از پروتکل درمانی CGI مورد درمان قرار گرفت. اطلاعات حاصل از تجزیه و تحلیل تصاویری که از طریق توموگرافیکامپیوتری CT/CBCT Scanning)) بدست آمد. برای تهیه یک سری تمپلیت دقیق مورد استفاده قرار گرفته و در نهایت ایمپلنتها بر مبنای آنها در فک بیمار قرار داده شد. با توجه به طراحی صحیح ایمپلنتها، پروتز نهایی ضمن سادگی از دقت و زیبایی در خور توجهی برخوردار بود.
نتیجه گیری: فناوریهای پیشرفته ای چون Computer guided implantology میتوانند ما را در درمان هر چه آگاهانه تر, دقیق تر، زیباتر بیماران نیازمند یاری نمایند.