per
دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
1560-9286
2008-2347
2011-09-23
35
3
147
156
10.22038/jmds.2011.954
954
original article
بررسی مقایسه¬ای مقاومت به شکست دو نوع کوپینگ سرامیکی آلومینا
Comparative Evaluation of Fracture Resistance between Two Alumina Ceramic Copings
احمدحسن آهنگری
1
کیانوش ترابی
torabik@yahoo.com
2
میلاد معتمدی
info@drmotamedi.net
3
سعید صالحی
4
استادیار گروه پروتزهای دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز
دانشیار گروه پروتزهای دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز
دستیار تخصصی گروه پروتزهای دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز
دستیار تخصصی گروه پروتزهای دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز
مقدمه: سرامیکها با وجود زیبایی مطلوب و استحکام در مقابل فشار، به صورت ذاتی شکننده بوده و در برابر استرسهای کششی و چرخشی ضعیف میباشند. In-Ceram Alumina نوعی سرامیک تقویت شده با آلومینا میباشد که به عنوان ماده کور رستوریشنها به کار میرود. سیستم سرامیکی Turkom-Cera ساخته شده از آلومینا با خلوص بالا، از یک روش ساده جهت ساخت رستوریشنها بهره میبرد. هدف از این مطالعه بررسی مقاومت به شکست کوپینگهای ساخته شده توسط این دو سیستم بود.
مواد و روش ها: برای انجام طرح، 40 نمونه دای برنجی ساخته و به دو گروه 20تایی تقسیم شد. برای ساخت کوپینگها، از دایهای برنجی قالبگیری شده و دایهای گچی تهیه گردید. مطابق دستورالعمل کارخانههای سازنده، برای هر یک از دو سیستم مورد بررسی Turkom-Cera و In-Ceram Alumina، 20 عدد کوپینگ سرامیکی ساخته و بر روی دایهای مخصوص خود سمان شده و به مدت یک هفته در رطوبت 100% نگهداری شدند. سپس برای انجام تست Load to fracture در دستگاه Universal testing machine قرار گرفته و نیرو با سرعت mm/min 5/0 بر آنها وارد شده و نیروی وارده در زمان شکست هر نمونه توسط دستگاه ثبت گردید. پس از جمع آوری داده ها، از آزمون t-test جهت آنالیز آماری استفاده گردید.
یافتهها: میانگین نیروی لازم برای شکستن کوپینگهای Turkom-Cera برابر با 484±1273 نیوتن و برای کوپینگهای In-Ceram Alumina برابر با 3/218±1079 نیوتن بود. بیشترین و کمترین نیروی ثبت شده برای گروه اول به ترتیب 2490 نیوتن و 530 نیوتن بود، در حالی که این اعداد برای گروه دوم به ترتیب برابر با 1490 نیوتن و 714 نیوتن ثبت شد. بر اساس آنالیز t-test با در نظر گرفتن 05/0P< تفاوت معنی داری بین دو گروه یافت نشد.
نتیجه گیری: با توجه به آمار مشابه از نظر آماری برای هر دو گروه، میتوان مقاومت به شکست کوپینگهای سرامیکی Turkom-Cera را قابل مقایسه با In-Ceram Alumina در نظر گرفته و در نتیجه طیف گسترده ای از موارد تجویز را برای این سیستم انتظار داشت.
Introduction: In spite of ceramics’ desirable esthetics and compressive strength, they are inherently prone to fracture and are weak against tensile and torsional loads. In-Ceram Alumina is a type of reinforced alumina which has been used as a core material for crowns and three units anterior bidges since 90s. Turkom-Cera is presented in the market recently which uses a simple method to produce single and multiple unit anterior and posterior restorations. The purpose of this study is to evaluate the fracture resistance of copings made by these systems.
Materials & Methods: 40 brass dyes were prepared and divided into two groups. To make the copings, impression was taken and model dyes were made. 20 ceramic coping were prepared according to manufacturers instructions for each group, cemented to brass dyes and kept in 100% moisture for one week. Load to fracture test was performed by Universal testing machine and load was applied by a speed of 0.5 mm/min. Fracture load was recorded for each specimen. Data were collected and entered to the SPSS software and t-test was done.
Results: The average fracture load for Turkom-Cera was 1273 N and was 1079 N for In-Ceram Alumina. The maximum and minimum values for the first group was 2490, 530 N and for the second group was 1490, 714 N respectively. According to t-test results with P-value<0.05 there was no significant difference between the two groups.
Conclusion: According to the close results for both groups, clinical performance of the Turkom-Cera ceramic copings would be similar to In-Ceram Alumina and a wide range of clinical use could be anticioated for this system.
https://jmds.mums.ac.ir/article_954_eac93056f0985054d26af071d591d2c5.pdf
مقاومت به شکست
کوپینگ سرامیکی
آلومینا
Turkom-Cera
In-Ceram Alumina
Fracture load
ceramic coping
alumina
Turkom-Cera
In-Ceram Alunina
per
دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
1560-9286
2008-2347
2011-09-23
35
3
157
164
10.22038/jmds.2011.955
955
original article
کاربرد تحلیل پاسخهای رتبه ای طولی در درمان دارویی اختلالات روانی بر بیماری لیکن پلان دهانی
Drug Therapy for Psychological Disorders of Patients with Lichen Planus: A Longitudinal Ordinal Study
حبیب الله اسماعیلی
esmailyh@mums.ac.ir
1
محمدتقی شاکری
2
فاطمه سلمانی
salmanyf871@mums.ac.ir
3
هادی جباری نوقابی
4
زهره دلیرثانی
dalirsaniz@mums.ac.ir
5
دانشیار آمار حیاتی گروه آمار زیستی، مرکز تحقیقات علوم بهداشتی دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
دانشیار آمار حیاتی گروه آمار زیستی، مرکز تحقیقات علوم بهداشتی دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
دانشجوی کارشناسی ارشد آمار حیاتی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
استادیار گروه آمار، دانشکده علوم ریاضی، دانشگاه فردوسی مشهد
استادیار گروه بیماریهای دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مقدمه:در بسیاری از تحقیقات علوم پزشکی برای بیان سیر بیماری و تأثیر درمان از مطالعات طولی استفاده میشود. در مطالعات طولی پاسخها به طور مکرر اندازهگیری میشوند. چنانچه پاسخها به صورت رتبهای و طولی باشند، روشهای ویژه آماری برای تحلیل آن باید به کار
برده شود. در این مطالعه قصد داریم ضمن بررسی و انتخاب بهترین روشهای آماری موجود، تأثیر درمان اختلال روانی بر بهبود بیماری لیکن پلان دهانی را با همین شیوه، مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.
مواد و روشها:در این مطالعه از دادههای مربوط به 45 بیمار مبتلا به لیکنپلان دهانی که در یک مطالعه کارآزمایی بالینی در دانشکده دندانپزشکی مشهد شرکت داشتند، استفاده شد. برای تحلیل پاسخهای رتبهای این مطالعه از تابع پیوند لوجیت بهره بردیم. مدل اثرات تصادفی و مدل اثرات ثابت مدلهای بکار رفته بودند.
یافتهها:نتایج نشان داد مدل اثر تصادفی نسبت به مدل اثر ثابت دارای دقت بالاتری بوده است. با استفاده از مدل اثر تصادفی زمان و نوع اختلال اثر معنیداری در مدل داشتند. اما متغیر درمان در مدل اثر تصادفی معنیدار نبود. در حالی که در مدل اثر ثابت معنیدار بود.
نتیجه گیری: در تحلیل این گونه دادهها، استفاده از مدلهای اثرات تصادفی در تحلیل دادههای طولی با مقیاس رتبهای پیشنهاد میگردد.
Introduction: In medical research, longitudinal studies are widely used to describe the disease process and effectiveness of treatment. In these studies individual outcomes are recorded in different sections. Many of the medical findings are characterized by ordinal scale. Because of the relationship between ordinal responses and the structure of longitudinal studies, special statistical methods are used. In this paper, we describe and compare different statistical methods, and recommend the most appropriate method to analyze the effect of drug therapy for psychologically disturbed patients with oral lichen planus..
Materials & Methods:In this study, the data of a clinical trial on 45 patients with oral lichen planus conducted in Mashhad Dental School was used. The outcome was defined as an ordinal scale using cumulative logit link function. Data was analyzed by fixed and random effects model.
Results: The results showed that random effect models were more accurate than the fixed effects model. Time and mental disorder showed significant effects on both the random effects model and fixed effects model. Treatment had no significant effect on random effects model; while it exhibited a significant effect on the fixed effects model.
Conclusion: To analyze longitudinal ordinal data, random effects model is recommended rather than fixed effect model.
https://jmds.mums.ac.ir/article_955_9b8a5b4b3c7c3dd1a4e4a09edb677190.pdf
مطالعه طولی
پاسخ رتبهای
مدل اثر تصادفی
لیکن پلان
اختلالات روانی
longitudinal Study
ordinal outcome
random effects model
Lichen Planus
psychological disorder
per
دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
1560-9286
2008-2347
2011-09-23
35
3
165
176
10.22038/jmds.2011.956
956
original article
بررسی میزان استرس دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد (ایران) و عوامل مرتبط با آن، در سال تحصیلی 88-87
Evaluation of Stress Level and Related Factors among Students of Mashhad Dental School (Iran) in Academic Year of 2008-2009
مجید اکبری
akbarim@mums.ac.ir
1
امیرحسین نجات
2
سید مهدی دستورانی
3
آرمیتا روحانی
rouhania@mums.ac.ir
4
استادیار گروه ترمیمی و زیبایی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
دانشجوی دندانپزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
دستیار تخصصی گروه اندودانتیکس، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی یزد
استادیار گروه اندودانتیکس، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مقدمه: دانشجویان رشته دندانپزشکی علاوه بر استرسهای محیط آموزشی در معرض استرسهای محیط بالینی نیز قرار میگیرند. در صورتی که استرسهای روانی طولانی مدت شود و یا بدون درمان باقی بماند، منجر به سمپتومهای روانی و سمپتومهای جسمی میگردد. با این حال
تحقیقات اندکی برای سنجش میزان استرس در دانشجویان دندانپزشکی ایران صورت گرفته است. هدف از این تحقیق بررسی میزان استرس در دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد به تفکیک سال تحصیلی و جنسیت و نیز مشخصسازی عوامل مرتبط با آن بود.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی در بین دانشجویان مقطع بالینی دانشکده دندانپزشکی مشهد، در سال تحصیلی 88-87 صورت گرفت. در این تحقیق از دو پرسشنامه به طور همزمان استفاده شد. پرسشنامه اول DASS 21 و پرسشنامه دوم خود ساخته محققین برای بررسی عوامل تولید استرس بود. 173 نفر از دانشجویان به پرسشنامهها پاسخ دادند. اطلاعات به دست آمده از پرسشنامهها با نرم افزار SPSS و آزمونهای ANOVA، Duncan و t-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: یافتههای این تحقیق نشان داد که 52% از دانشجویان دارای استرس غیرطبیعی بودند. میزان استرس در دانشجویان سال چهارم به طور معنیداری بیشتر از سایرین بود. همچنین میزان استرس در دو جنس تفاوت معنیداری نداشت. عوامل استرسزای دانشگاهی به طور معنیداری بیش از عوامل غیردانشگاهی در سطوح استرس این دانشجویان نقش داشتند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این تحقیق و بالا بودن میزان استرس در دانشجویان دندانپزشکی، توجه بیشتر مسؤلین به این مقوله ضروری به نظر میرسد. همچنین توجه ویژهتری به دانشجویان سال چهارم که به تازگی وارد کلینیک شدهاند مورد نیاز است.
Introduction: Dental students are exposed to clinical environmental stresses in addition to educational environmental stresses. If psychological stressors become chronic and/or remain untreated, they result in psychological and physical symptoms. There are few studies about stress and dental students in our country. The aim of this study was to assess stress level and related factors sorted according to the academic year and gender, among dental students of Mashhad University of Medical Sciences during 2008-2009.
Materials & Methods: This study was a description-analytical and cross-sectional study. In this research two questionnaires were used concurrently and the information obtained was analyzed by the SPSS software.
Results: 52% of students showed abnormal levels of stress. Students of fourth academic year showed the highest level of stress. Stress levels in two genders were not significantly different. It was also characterized that university stressors played a more significant role in stress level than non-university stressors.
Conclusion: Based on the results of this study, and the findings of, high levels of stress among dental students as well as the harmfulness of high levels of stress, greater attentions must be given to this issue by the uthorities. Furthermore, the forth year students who have recently entered the clinic, are in the greatest need of help.
https://jmds.mums.ac.ir/article_956_d5d3d8cd3b28dbb4c904ae5b12f98f95.pdf
استرس
عوامل استرسزا
دانشجوی دندانپزشکی
stress
stressors (stress factors)
Dentistry student
per
دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
1560-9286
2008-2347
2011-09-23
35
3
177
184
10.22038/jmds.2011.957
957
original article
بررسی سی ساله میزان شیوع ضایعه دنچر هیپرپلازی در بیوپسی های ارجاع شده به بخش آسیب شناسی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی مشهد-ایران
Assessment of Incidence of Denture Hyperplasia Lesion in Biopsies Referred to Department Of Oral and Maxillofacial Pathology of Mashhad Dental School
رضا زارع محمودآبادی
zaremr@mums.ac.ir
1
شادی ثقفی
saghafis@mums.ac.ir
2
پرویز محمودی
3
استادیار گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
دانشیار گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مربی گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مقدمه: عوارض ناشی از پروتزهای دندانی متحرک طیف وسیعی از ضایعات مخاط دهان را تشکیل میدهند که بخشی از مسئولیت پیشگیری و کاهش این عوارض بر عهده دندانپزشک و بخش دیگر متوجه خود بیمار است. هدف از این مطالعه، تعیین میزان شیوع ضایعه دنچر هیپرپلازی در دانشکده دندانپزشکی مشهد بود.
مواد و روش ها:این مطالعه توصیفی-مقطعی، با مراجعه به بایگانی بخش پاتولوژی دانشکده دندانپزشکی مشهد، روی نمونههای ارسالی از سال 1357 تا 1387 انجام شد. سپس با استفاده از آمار توصیفی، میزان فراوانی و درصد فراوانی محاسبه، جداول و نمودارها با استفاده از نرمافزار SPSS ترسیم گردید و نتایج توسط آزمون دقیق فیشر مورد آنالیز آماری قرار گرفت.
یافتهها:ضایعات ناشی از دنچر، 6/5% از کل نمونههای ارسالی را تشکیل میدادند. از 462 نمونه تحت مطالعه، 368 مورد زن و 94 مورد مرد بودند. در 8/97% افراد دارای اپولیس فیشوراتوم و بقیه مبتلا به هایپرپلازی پاپیلری التهابی بودند. در این مطالعه اپولیس فیشوراتوم بیشتر در زنان (7/79%) و در دهه پنجم و ششم (2/68%) مشاهده گردید. جایگاه این ضایعه بیشتر در فک پایین (9/69%) بود و در نواحی قدام (7/85%) بیشتر از سایر نواحی مشاهده می شد. بزرگ شدن ضایعه (6/4%) و درد وسوزش (9%)، دو علت اصلی مراجعه بیماران مبتلا به این ضایعات به دندانپزشک، در این مطالعه شناخته شد.
نتیجه گیری:با توجه به نتایج این مطالعه، ضایعه اپولیس فیشوراتوم بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده بود در حالی که ضایعه هایپرپلازی پاپیلری تنها درصد بسیار ناچیزی در این مطالعه داشت. در مجموع ضایعه دنچر هیپرپلازی در میان زنان و در دهه سنی 4 و 5، دارای بیشترین شیوع بود. بیشترین میزان مراجعه به این مرکز (9/54%) در سالهای بین 1367 تا 1376 بود.
Introduction: Complications resulting from removable denture consist of a wide range of oral mucosal lesions, the prevention of which and dealing with their complications are both the dentist’s and the patient’s responsibilities. The aim of this study was to evaluate the frequency of denture hyperplasia in Mashhad Dental School.
Materials & Methods: In this descriptive-cross sectional study, we aimed to assess the incidence of denture hyperplasia lesions on biopsies received in the Department of Pathology of Mashhad Dental School since 1357 till 1387 Collected data were statistically analyzed using the SPSS software and tables and diagrams were generated.
Results: The lesions results from denture were 5.6% of all lesions. From 462 cases, 368 cases occurred in women and 94 in men. In 97.8% of patients IFH and in 2.2% of patients IPH were found. In this study, IFH with 452 cases were observed more frequently in the female (79.7%) than the male subjects and in the 5th and 6th decades (68.2%). The common location of this lesion was mandible (69.9%) and anterior region (85.7%). Lesion enlargement (4.6%), Pain and burning (9%) sensation were recognized as the two most common referring factors to the dentist associated with these lesions.
Conclusion: In this study the IFH had the highest frequency and the IPH occurred only in a small percentage of lesions. Overall, the denture hyperplasia was more common in females in the 4th and 5th decades. The highest frequency of referring to the Dental School was between years 1367-1376 (54.9%).
https://jmds.mums.ac.ir/article_957_5442fe823fbcbc1c6492892ba2afd99a.pdf
دنچر هیپرپلازی
اپولیس فیشوراتوم
هیپرپلازی پاپیلری کام
Denture hyperplasia
Epulis fissuratum
palatal papillary hyperplasia
per
دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
1560-9286
2008-2347
2011-09-23
35
3
185
194
10.22038/jmds.2011.958
958
original article
مقایسه عملکرد باندینگ سلف-اچ با روش اچ و باند (دو مرحله ای) در کارآئی فیشور سیلانت
Comparison of Two Bonding Systems: Self Etch Versus Etch and Rinse in Effectiveness of Fissure Sealants on Newly Erupted First Permanent Molars
کتایون سالم
1
فاطمه شاهسواری
shaahsavari@gmail.com
2
آرش انیسیان
3
مهران مرادی
4
استادیار آسیب شناسی دهان، فک و صورت، مرکز تحقیقات دندانپزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی گیلان
استادیار آسیب شناسی دهان، فک و صورت، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد دندانپزشکی، تهران
استادیار گروه اپیدمیولوژیست، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
دندانپزشک
مقدمه: بیشترین محل ایجاد پوسیدگی در مولرهای دائم تازه رویش یافته پیت وشیارها هستند، در عین حال کاربرد فیشورسیلنت در این دندانها به علت دشواری در کنترل رطوبت، مورد سؤال است. هدف از این مطالعه، بررسی کلینیکی کاربرد دو نوع باندینگ عاجی همراه با فیشور سیلنت در مولرهای اول تازه رویش یافته بود.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بر روی هر 4 مولر اول فک بالا و پایین در 56 کودک 7-6 ساله انجام شد. باندینگهای سلف-اچ (پرامپت) یا توتال-اچ (اچ-اگزایت) بدون دستکاری سطح، به طور تصادفی و به روش Split mouth در هریک از دو مولر قرینه فک بالا و پایین بکار رفتند. باندینگها در یک لایه و قبل از قرار دادن فیشور سیلنت کیور شدند. بررسی سطوح در فواصل 6 ماهه و یک ساله انجام و سیلنتهایی که کامل یا نسبی از دست رفته بودند مجدداً تکرار شدند. ارزیابی سیلنتها بر اساس روش CCC (Color, Coverage, Caries) آنالیز دادهها با آزمون Wilcoxon انجام شد.
یافتهها: باندینگ اگزایت از نظر گیر و پیشگیری از پوسیدگی، برتری معنیداری را در هر دو فک نشان داد 001/0P=. در گروه اگزایت، گیر سیلنتها در فک پایین بیشتر از بالا بود (027/0P=)، در حالی که پرامپت تفاوت معنیداری بین دو فک نداشت. در مواردی که سیلنت به طور نسبی از دست رفته بود شدت پوسیدگی در گروه پرامپت به طرز معنیدار بیشتر از گروه اگزایت بود.
نتیجه گیری: براساس یافتههای این مطالعه کاربرد روش اچ-باند (اگزایت) همراه سیلنت بر باندینگهای سلف اچ ترجیح دارد.
Introduction: Pit and fissures are the most common affected sites of caries occurance in newly erupted first permanent molars, however effectiveness of sealants are questionable in these teeth,due to difficulties in moisture control. The purpose of this study was to evaluate and compare the impact of two different categories of dentin bonding agents on sealant performance.
Materials & Methods: 56 pairs of sealants (122 teeth) were placed bilaterally and randomly on the occlusal surface of both upper and lower first molars with either dentin bonding agent. With no preparation of the surface, Adper prompt or Excite both were applied as one layer and cured before sealant placement. Caries assessment was performed according to the CCC method (Color, Coverage, Caries) introduced by Deery et al. (2001) at 6-month intervals for 12 months. Partially or totally lost sealants were replaced at each recall visit. Data were analyzed using the Wilcoxon test.
Results: Total etch and Excite were significantly superior in both retention and caries prevention (P=0.0001). Excite showed a significantly greater retention in the mandible than maxilla (P=0.027), whilst Adpaer prompt showed no difference between the jaws.. Among the teeth whose sealants were lost, progression of caries was greater in the Adper Prompt group.
Conclusion: According to findings of this study, application of total-etch and bond is preferred to self-etch adhesives before sealant application in newly erupted first permanent molars.
https://jmds.mums.ac.ir/article_958_3dca7f104e5205e76fd27182080f2931.pdf
دنتین باندینگ
ادهزیو سلف اچ
فیشور سیلنت
مولر اول دائم تازه رویش یافته
Dentin bonding
self-etch adhesive
Fissure sealant
newly erupted first permanent molars
per
دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
1560-9286
2008-2347
2011-09-23
35
3
195
204
10.22038/jmds.2011.959
959
original article
بررسی سطح کنترل قندخون بیماران دیابتیک مراجعه کننده به دانشکده دندانپزشکی زاهدان (ایران) در سال 1384
Level of Glycemic Control in Diabetic Patients Reffering to Zahedan Dental School (Iran) in 2005
لیلا فرهاد ملاشاهی
1
حمیده کده
h_a_kade@yahoo.com
2
شیرین سراوانی
shirin.saravani@yahoo.com
3
علیرضا داشی پور
4
استادیار گروه بیماریهای دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی زاهدان
استادیار گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی زاهدان
استادیار گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی زاهدان
مربی گروه علوم تغذیه، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی زاهدان
مقدمه:در حال حاضر بیماری دیابت یکی از مشکلات اساسی در تمام کشورهای دنیا میباشد.با توجه به افزایش شیوع دیابت،دندانپزشکان نیز به عنوان عضوی از تیم بهداشتی در کشف موارد جدید دیابت و ارائه خدمات دندانی به این بیماران نقش بسزایی دارند.با توجه به اهمیت سطح کنترل قندخون در طرح درمان دندانپزشکی بیماران مبتلا به دیابت و ارتباط قوی بین بروز عوارض دهانی و سطح کنترل قندخون، این مطالعه با هدف بررسی سطح کنترل قندخون بیماران دیابتیک قبل از انجام اقدامات دندانپزشکی انجام گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، 100 بیمار دیابتیک مراجعه کننده به بخش بیماریهای دهان دانشکده دندانپزشکی زاهدان در طی ماههای اردیبهشت تا اسفند سال 1384 وارد مطالعه شدند. پس از آگاهی بیماران از مطالعه و اخذ رضایتنامه، یک نمونه خون وریدی جهت تعیین میزان HbA1c از بیمار گرفته شد و با حفظ شرایط استاندارد به آزمایشگاه ارسال گردید. سپس سطح کیفی کنترل قندخون (خوب، متوسط و ضعیف) بیماران بر اساس میزان HbA1c مشخص گردید. دادههای بدست آمده با استفاده از آزمونهای آماری من ویتنی، کای دو، کروسکال والیس و t مستقل تجزیه و تحلیل آماری شدند.
یافتهها:از 100 بیمار مورد مطالعه، 5% دارای سطح کنترل قند عالی (6%HbA1c<)، 32 درصد دارای سطح کنترل قند خوب (5/7%≥≤HbA1c6%)، 28 درصد دارای سطح کنترل قند متوسط (9/8%≥HbA1c≥6/7%) و 35 درصد دارای سطح کنترل قند ضعیف (20>HbA1c>9%) بودند. آزمونهای آماری رابطه معنیداری را بین سن، جنس، سطح تحصیلات، شغل، طول مدت بیماری و میزان HbA1c نشان ندادند ولی بین نوع داروی مصرفی و میزان HbA1c ارتباط آماری معنیداری وجود داشت (008/0P=).
نتیجه گیری:بیماران دیابتیک ممکن است دارای سطح کنترل قندخون مناسبی نباشند، که در این صورت نیاز به تغییر طرح درمان دندانپزشکی وجود دارد. بنابراین دندانپزشک باید از سطح کنترل قندخون بیماران قبل از انجام درمان دندانپزشکی مطلع باشد.
Introduction: Currently, diabetes is a basic problem in many countries. Increase in the prevalence of diabetes places dentists in the position of the first member of a health care team to detect new cases of diabetes. Besides, dentists must also be able to render dental care to patients who are already being treated for diabetes. Because of importance of glycemic control of diabetic patients in dental treatment plan and strong correlation between oral complications and level of glycemic control, the purpose of this study was to evaluate the level of glycemic control in diabetic dental patients before dental procedures.
Materials & Methods: At this cross sectional study, 100 diabetic patient's reffered to Oral Medicine Department of Zahedan Dental School, were studied (from May to March 2005). After an informed consent of diabetic patients, patient’s blood sample was taken in standard conditions, sent to laboratory to detect level of HbA1c and the level of glycemic control was determined in patients. Data were analyzed by the Chi-square, Mann-Whitney, Kruskal-Wallis and t-tests.
Results: Thirty two percent of patients had good glycemic control (6%≤HbA1c≤7.5%), 28% of patients had fair control (7.6%≤HbA1c≤8.9%) and 35% of them had poor control of diabetes (9%<HbA1c<20%). There were no significant correlations between age, sex, education, duration of disease and HbA1c level, but there was a significant association between medication type and HbA1c level (P=0.008).
Conclusion: Diabetic dental patients glycemic status may not be controlled at a desired level and dentists have to change dental treatment plan accordingly, thus attention should be paid to the glycemic control in diabetic dental patients before any procedure.
https://jmds.mums.ac.ir/article_959_f1d9bae694f0f1c81686b421238c637c.pdf
HbA1c
سطح کنترل قندخون
دیابت
دندانپزشک
HbA1c
level of glycemic control
Diabete
dentist
per
دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
1560-9286
2008-2347
2011-09-23
35
3
205
212
10.22038/jmds.2011.960
960
original article
بررسی آلودگی میکروبی پروتزهای متحرک آکریلی نو ساخته شده در لابراتوارهای دندانپزشکی شهر یزد (ایران) در سال 1388
A Survey of Microbial Contamination of New Acrylic Removable Denture's Made in
Yazd (Iran) Dental Laboratories 2009
محمدحسین لطفی کامران
1
عباسعلی جعفری ندوشن
jafariabbas@ssu.ac.ir
2
عباس فلاح تفتی
abbasfallahtaftti@gmail.com
3
سید سجاد موسوی
4
مریم ساده
5
مرضیه بیگم مدرسی
6
استادیار گروه پروتزهای دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد
دانشیار گروه انگل شناسی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد
استادیار گروه پروتزهای دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد
دندانپزشک
کارشناس آزمایشگاه میکروبشناسی و قارچ شناسی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد
کارشناس آزمایشگاه میکروبشناسی و قارچ شناسی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد
مقدمه: با توجه به احتمال آلودگیهای میکروبی پروتزهای دهانی و به دلیل تماس آنها با بافتهای دهان، بزاق و خون، امکان ایجاد عفونت متقاطع در بین کادر دندانپزشکی، پرسنل لابراتوارها و سایر بیماران وجود دارد. در مورد افراد سالخورده، ضعیف و یا افراد دچار نقص ایمنی، این میکروبها میتوانند عامل عفونتهای غیرقابل پیش بینی از جمله عفونتهای سیستمیک، پنومونی و گاهی بیماریهای قلبی شوند. هدف از انجام این مطالعه، شناسایی میکروارگانیسمهای موجود در سطح پروتزهای متحرک تازه ساخته شده و آماده تحویل به بیمار، توسط لابراتوارهای شهر یزد بود.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی، تعداد 55 پروتز نو و آماده تحویل پنج لابراتوار ساخت پروتزهای دندانی در شهر یزد، به طور تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. نمونههای گرفته شده ابتدا در 100میلی لیتر سرم فیزیولوژی استریل شستشو داده شد و با سانتریفوژ محلول، رسوب حاصله سریعاً بر روی محیط اختصاصی کشت داده شد. میکرو ارگانیسمهای عمدتاً هوازی، بی هوازی و قارچهای جدا شده مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: آلودگی باکتریال در تمامی (100 درصد) و آلودگی قارچی در 2/58 درصد پروتزها مشاهده شد. باکتریهای جدا شده از دنچرها در این مطالعه به ترتیب فراوانی عبارت بودند از گونههای استافیلوکوکوسها، نایسریاهای غیربیماریزا، کورینه باکتریومها، استینوباکتر، اشریشیاکولی و باکتریهای انتروباکتریاسه بودند. به علاوه قارچهای ساپروفیتی مانند آسپرژیلوس، پنیسیلیوم، موکور و قارچهای مخمری از جمله کاندیداها از دنچرها جدا گردیدند.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد که دنچرهای نو و آماده تحویل به بیماران نیز دارای آلودگیهای باکتریال و قارچی قابل توجهی بوده و روشهای پیشگیری و کنترل عفونت در لابراتوارها و مطبهای دندانپزشکی به طور جدیتری بایستی مورد توجه قرار گیرد.
Introduction: Microbial contamination of removable denture and their contact with saliva and oral tissues can cause microbial cross-contamination among dental clinic personnel, dental laboratories and patients. These microorganisms can cause unpredictable infections especially systemic, pneumonia and even cardiac infections in elderly and immunosupressed patients. The aim of this study was to identify the microorganisms on the surface of removable prostheses ready for delivery (new dentures) in Yazd dental laboratories
Materials & Methods: Fifty five new removable complete dentures were randomly selected from 5 Yazd dental laboratories. All dentures were washed by 100ml of sterile normal saline, centrifuged and precipitants were used for culture on the specific microbial media. Finally, the isolated aerobic, anaerobic microbial colonies and isolated fungi were identified according to diagnostic tests.
Results: Bacterial contaminations were seen in all prostheses whereas 58.2% showed fungal contaminations. Staphylococcus, nonpathogenic Neisseria spp, Corynebacteria, Acenitobacteria, E. coli, and Entrobacter spp were the common isolated bacteria in the current study. Saprophyte fungi such as Aspergillus, penicillium, mucor and yeasts especially Candida species were the most isolated fungi from dental prostheses in the present study.
Conclusion: Results of the present study showed bacterial and fungal contamination even on newly made prostheses. It seems that control and prevention of cross-contamination should be taken more seriously in dental practices and laboratories.
https://jmds.mums.ac.ir/article_960_a50863c6bd47c825758be54058da3959.pdf
پروتز
آلودگی
باکتریال
قارچی
لابراتوار دندانپزشکی
Denture
Contamination
bacterial
Fungal
dental laboratory
per
دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
1560-9286
2008-2347
2011-09-23
35
3
213
222
10.22038/jmds.2011.961
961
original article
بررسی مقایسه ای میزان اینترلوکین 17 در پالپ دندانهای نرمال و دندانهای سمپتوماتیک به روش ایمونوهیستوشیمی
Comparative Study of IL17 in Normal and Symptomatic Dental Pulps by Immunohistochemistry Technique
سید بهروز موسوی
1
پرویز دیهیمی
deihimy@dnt.mui.ac.ir
2
سید محمد حسینیان
3
علیرضا عندلیب
4
استاد گروه اندودانتیکس، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و رئیس مرکز تحقیقات دندانپزشکی پروفسور ترابی نژاد
دانشیار گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
دستیار تخصصی گروه اندودانتیکس، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
استادیار گروه ایمونولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
مقدمه:IL17 یک سایتوکین پیش التهابی است که عمدتاً از سلولهای Th17CD4+ ترشح میشود و در مورد عملکردآن که حفاظتی است یا تخریبی، هنوز ابهاماتی وجود دارد. یکی از راههای عملکرد تخریبی آن از طریق اثر بر استئوکلاستها میباشد. لذا بررسی وجود IL17 و مقایسه میزان آن در پالپ دندانهای نرمال با دندانهای علامتدار هدف اصلی بررسی حاضر قرار گرفت. مواد و روشها: نمونههای بافتی پالپ سالم و نرمال از 20 دندان مولر سوم نهفته و نمونههای پالپی دندانهای با پالپیت برگشتناپذیر از 20 دندان مولر و پره مولر پوسیده با معیارهای مشخص به دست آمد. نمونههای پالپی به دست آمده پس از آماده سازی بافتی برای تشخیص IL17 رنگآمیزی ایمونوهیستوشیمیایی شدند. سپس فراوانی و شدت رنگپذیری سلولها جهت بروز میزان پروتئین IL17 در بافت، از طریق شاخص (SID) Staining Intensity Distributionارزیابی شد و مقایسه یافتهها از طریق آزمون آماری Mann-Whitney انجام گردید. یافتهها: بررسی شاخص SID در توزیع فراوانی IL17 در مقایسه بافتهای پالپی علامتدار (353/1±40/2) با نمونههای سالم و نرمال (933/0±15/1) اختلاف آماری معنیداری را نشان داد (002/0P=). نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که IL17 در پالپدندانهای علامتدار به طور معنیداری بیش از پالپ دندانهای سالم و نرمال یافت میشود، لذا ممکن است به عنوان یک نشانگر فعالیت پاتولوژیک در دندانهایی با پالپیت برگشتناپذیر علامتدار مطرح باشد.
Introduction: IL17 is a pro-inflammatory cytokine which is often produced from CD4+ Th17 cells and uncertainty exists about its protective or destructive function. One of destructive functions of IL17 is through acting on osteoclasts. The aim of this study was to evaluate IL17 protein expression in tissue obtained from normal and symptomatic dental pulps. Materials & Methods: Healthy dental pulp samples and irreversible dental pulp samples were obtained from 20 third molars and 20 carious molars respectively. After tissue processing, pulp samples were immunostained with IL17 antibodies. Thereafter, distribution and staining intensity of IL17 proteinwas evaluated by the SID score and findings were analyzed using the Mann-Whitney U test. Results: Analysing SID score with Mann-whitney test showed significant difference in IL17 (P=0.002) between symptomatic dental pulp tissues (2.35±1.23) and healthy samples (1.15±0.93). Conclusion: The results indicated that significantly a greater level of IL17 is found in pulps of symptomatic teeth than those of normal teeth. Therefore IL17 may be suggested as a pathologic marker of inflammatory function in irreversible pulpitis.
https://jmds.mums.ac.ir/article_961_d6594ae3b13f1c1fd6895bd61744fa74.pdf
پالپیت غیر قابل برگشت
IL17
Th17
سایتوکین
ایمونوهیستوشیمی
اینتر لوکین
Irreversible pulpitis
IL17
Th17
Cytokine
immunohistochemistry
Interleukin
per
دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
1560-9286
2008-2347
2011-09-23
35
3
223
236
10.22038/jmds.2011.962
962
Review article & Meta-analysis
مروری بر تومور پیندبورگ
Pindborg Tumor. Review of Articles
عطاءالله حبیبی
habibia@mums.ac.ir
1
دانشیار گروه جراحی دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، مرکز تحقیقات بیماریهای دهان، فک و صورت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مقاله مروری حاضر تومور پیندبورگ یا Calcifying Epithelial Odontogenic Tumor که به اختصار CEOT نوشته می شود و بر مبنای 210 مقاله موجود در کلیه انتشارات منتشر شده به زبان انگلیسی است. از این تعداد 193 مقاله داخل استخوانی و 17 مورد آن خارج استخوانی است. این تومور یک نئوپلاسم خوش خیم نادر است که1% کل تومورهای ادنتوژنیک را تشکیل میدهد. 95% آن داخل استخوانی و 5% آن در خارج استخوان می باشد. منشاً آن از اپی تلیوم ادنتوژنیک می باشد. جایگاه آن در فک پایین و در ناحیه پرمولر و مولرها می باشد.این تومور رشد بطئی داشته و موضعی رشد مینماید. میانگین سن CEOTداخل و خارج استخوانی به ترتیب 39 و 34 سال می باشد. CEOTتنوع جنسی یکسان دارد و نسبت ابتلاء ماندیبول به ماگزیلا، 3 به 1 است.توافق اکثریت مؤلفین به داشتن منشاء از دنتال لامینا یا بقایای آن میباشد.
The present profile of the Pindborg Tumor or calcifying epithelial odontogenic tumour (CEOT) is based on a literature survey of 210 (193 intraosseous & 17 extraosseous) published tumour cases. The CEOT is a benign, though occasional locally invasive, slow-growing neoplasm occurring as intraosseous (95%) and extraosseous (5%) variants. 52% of intraosseous CEOT are associated with an unerupted tooth. CEOT shows a relative frequency of 1% all of odontogenic tumor. The extraosseous variant is diagnosed slightly earlier (mean age 34 years) than the intraosseous type (mean age 39 years). Both variants have an almost 1:1 gender ratio. The intraosseous CEOT shows a maxilla: mandible site ratio of 1:3 and are mainly located in the premolar/molar region. The present authors present evidence that the CEOT originates from the complex system of dental laminae or remnants.
https://jmds.mums.ac.ir/article_962_f92ac295752341cfb800b59a933899bf.pdf
نئوپلاسم
pindborg tumor
calcifying epithelial odontogenic tumour
Neoplasm
pindborg tumor
calcifying epithelial odontogenic tumour
per
دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
1560-9286
2008-2347
2011-09-23
35
3
237
242
10.22038/jmds.2011.963
963
Case report
پروتز ترکیبی مسدودکننده– چشم با استفاده از مگنت : یک گزارش بالینی
An Obturator-Eye Combination Prosthesis Using Magnets: A Clinical Report.
جعفر قره چاهی
gharechahij@mums.ac.ir
1
امیر طاهر میرمرتضوی
mirmortazaviat@mums.ac.ir
2
استاد گروه پروتزهای دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
دستیار تخصصی گروه پروتزهای دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مقدمه:بازسازی ضایعه صورت همراه با بازشدگی به داخل دهان برای متخصص پروتزهای فک و صورت کار دشواری است. استفاده از مگنت مؤثرترین روش برای ساخت پروتزهای ترکیبی با گیر و ثبات خوب میباشد. هدف از این گزارش، توصیف یک روش ساده جهت ساخت یک پروتز ترکیبی مسدود کننده – چشم به کمک مگنت است.
گزارش مورد: بیمار خانمی 54 ساله و بی دندان با سابقه بیماری دیابت ملیتوس، فشار خون و جراحی قلب باز بود که 8 ماه پس از انجام جراحی حذفی با یک ضایعه ترکیبی داخل دهانی – صورتی ناشی از عفونت قارچی موکورمایکوزیس، جهت بازسازی پروتزی مراجعه نمود. بیمار تحت جراحی ماگزیلکتومی پارسیل سمت چپ و تخلیه کامل چشم چپ همراه با همه بافتهای مجاور آن قرار گرفته بود. پس از جراحی، مشکلات بلع و جویدن وجود داشت و بیمار نسبت به وضعیت ظاهری خود شکایت داشت. طرح درمان پیشنهادی شامل ساخت یک پروتز کامل فک بالا همراه با مسدودکننده کامی و یک پروتز کامل فک پایین بود. از مگنت جهت اتصال پروتز چشم به مسدودکننده فک بالا استفاده شد.
نتیجه گیری:استفاده از مگنتها گیر پروتز کامل را تأمین کرده، آن را ثابت میکند و از طرفی بیمار راحتتر خواهد بود. این طرح درمان فانکشن دهانی و زیبایی را بهبود میبخشد.
Introduction: Rehabilitation of facial defect with an intraoral communication is a difficult challenge for the maxillofacial prosthodontist. The use of magnets is the most efficient means of providing combination prostheses with adequate retention and stability.
The aim of this report was to describe a simple method of fabricating an obturator-eye combination prosthesis using magnets.
Case Report: A 54-year-old edentulous female patient with the history of diabetes mellitus, hypertension and coronary bypass surgery was referred for definitive prosthetic rehabilitation 8 months after the surgical resection of a mucormycosis intraoral-facial combination defect. The patients underwent a partial left maxillectomy and left orbital exoneration which removed all adjacent tissues. Swallowing and mastication problems were experienced postoperatively, and the patient complained from her appearance. The proposed treatment plan included construction of a maxillary complete denture with a palatal obturator and a mandibular complete denture. Magnets were used to attach the oculopalpebral prosthesis to the maxillary obturator.
Conclusion: The prosthetic rehabilitation of a patient with a combined intraoral-extraoral defect was presented. Use of retention magnets retains denture and makes it stable and comfortable for the patient. This treatment improves oral function as well as esthetics.
https://jmds.mums.ac.ir/article_963_b98fcf18cc5cbfa6d6277e9194529faa.pdf
پروتز چشم
مسدودکننده
موکورمایکوزیس
مگنت
Eye prosthesis
obturator
Mucormycosis
magnet