per
دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
1560-9286
2008-2347
2012-12-21
36
4
259
270
10.22038/jmds.2012.43
43
original article
مقایسه میزان گیر سیستمهای مختلف اتچمنت در اوردنچرهای متکی بر ایمپلنت
Comparison of Retentive Strength in Variable Attachment Systems in Implant-Supported Overdenture
اسدالله احمدزاده
1
نجمه فریدون پور
najmeh.fereidoonpoor@yahoo.com
2
استادیار گروه پروتزهای دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اهواز
استادیار گروه پروتزهای دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بوشهر
مقدمه: با توجه به تعداد زیاد افراد بیدندان با ریجهای بیدندانی تحلیل رفته و مشکلاتی که این افراد با پروتزهای کامل دارند نیاز به پروتزهای دندانی با کارایی بیشتر مثلاً اوردنچرها کاملاً محسوس است. هدف از این مطالعه مقایسه گیر چند نوع سیستم مختلف اتچمنت شامل دو اتچمنت پیش ساخته و دو اتچمنت ریختگی است. مواد و روشها: چهار گروه شش تایی از اتچمنتها (Superflex ball, Locator, Castable ball on bar, Castable bar) انتخاب شدند. دو گروه ریختگی که الگوهای پلاستیکی داشتند طی عملیات ریختگی تبدیل به الگوی فلزی شدند. سپس یک فریم فلزی ساخته شد و تمام نمونهها در دستگاه اینسترون تحت نیروی کششی 50 قرار گرفتند تا زمانی که فریم از کست جدا شد. نیروی به دست آمده توسط دستگاه ثبت شد. به منظور مقایسه مقدار نیروی کششی گروههای تحت مطالعه از آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد و مقایسه دو به دو گروههای تحت بررسی با استفاده از آزمون توکی انجام پذیرفت (05/0a=). یافته ها: نتایج نشان داد که میزان گیرBall on bar ریختگی بیشتر از بقیه اتچمنتها بود (N31/35). پس از آن Superflex ballقرار داشت (N33/33) و Locator (N90/20) و Castable bar (N74/14) هم به ترتیب در ردههای بعدی قرار داشتند (001/0P<). نتیجهگیری:Ball on bar ریختگی گیر قابل مقایسهای با Superflex ball دارد. بنابراین در برخی بیماران از این اتچمنت ارزانقیمت به جای انواع پیشساخته میتوان استفاده کرد. این نوع اتچمنتها در مقایسه با Locatorهای گرانقیمت گیر بیشتری دارند. گیر بار ریختگی از Locatorها کمتر است ولی تفاوت فاحشی با آن ندارد. لذا توصیه میشود در زمان نیاز به گیر کمتر از Bar و هنگام نیاز به گیر بیشتر از Ball on bar استفاده شود. ------------------------------------------------------ # مولف مسؤول، نشانی: بوشهر، دانشکده دندانپزشکی، گروه پروتزهای دندانی، تلفن: 09173011626 E-mail: najmeh.fereidoonpoor@yahoo.com
Introduction: Considering to patient's complications with conventional denture in the lower arch, the requirement of a denture with more efficacy and cheaper than conventional ones, is definite. One of the most conventional ones is an overdenture with 2 implant. The purpose of this study was comparison of four types of different attachment systems including two prefabricated and 2 castable attachments. Materials & Methods: Four groups with 6 numbers of attachments (Superflex ball, locator, castable Ball on bar, castable Bar) were selected. 2 castable groups were casted; these attachments were put on implant fixtures. Then a Cr-Co framework was made. It was put on cast and attachments and an acrylic base was made on this assembly. All the samples were put in universal testing machine and a tension force of 50 Newton was loaded to seprate framework from cast. The tension force was recorded. After data collection, the data were analyzed through SPSS version 16 by One–Way ANOVA and Teukey test. Results: Results showed that retention force of castable ball on bar (35. 31N) was the greatest followed by ball (33.33N, P=0.007), Locator (20.90N) and castable bar (14.74N), respectively (P<0.001). Conclusion: Castable ball on bar was comparable to ball regarding the retentive force. Therefore this cheap attachment could be used in patients instead of prefabricated one. These attachments have more retention compared to locators which are expensive. When less retention is needed, castable bar can be used, and when more retention is needed, castable ball on bar is recommended.
https://jmds.mums.ac.ir/article_43_cba1470f37da5265b88808543ac620d2.pdf
اتچمنت
گیر
اوردنچر
ایمپلنت
attachment
Retention
overdenture
Implant
per
دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
1560-9286
2008-2347
2012-12-21
36
4
271
278
10.22038/jmds.2012.46
46
original article
بررسی غلظت عناصر مس و روی در دندان¬های شیری کودکان در شهر بیرجند-ایران در سال 1389
Evaluation of the Concentration of Copper and Zinc Elements in Children Deciduous Teeth of Birjand City (Iran) in 2010
خدیجه پشمی
khadijeh_pashmi@yahoo.com
1
علیرضا پورخباز
2
دانشجوی کارشناسی ارشد محیط زیست، دانشگاه بیرجند
استادیار گروه محیط زیست، دانشگاه بیرجند
مقدمه: دندانهای انسان شاخصهای ارزشمندی از گنجایش فلزات در بدن هستند. هدف از این مطالعه تعیین غلظت عناصر روی و مس در انواع مختلف دندانهای شیری کودکان 12-5 ساله شهر بیرجند بود. مواد و روش ها: در تحقیق کابردی حاضر، نمونههای دندان از کلینیکهای دندانپزشکی شهر بیرجند جمعآوری و سپس به روش هضم اسیدی برای آنالیز آماده گردید. نمونههای دندان با استفاده از دستگاه جذب اتمی شعلهای برای تعیین غلظت مس و روی آنالیز شدند. نرمال بودن دادهها توسط آزمون Kolmogorov Smirnove مورد آزمون قرار گرفت و مقایسه بین گروههای دندان با استفاده از آزمون آنالیز واریانس One Way ANOVA و مقایسه بین جنسهای مختلف، با استفاده از آزمونt-test مستقل انجام شد. سطح معنیداری 05/0P< در نظر گرفته شد. یافته ها: براساس نتایج به دست آمده از این مطالعه میانگین غلظت مس و روی در نمونههای دندان به ترتیب برابر با 22/4±44/8 و 81/94±17/218 میلیگرم بر کیلوگرم بود. نتایج همچنین نشان میدهد که میزان مس در دندان پسرها به طور معنیداری بیشتر از دخترها بود، در حالی که از نظر میزان روی اختلاف معنیداری بین دندان پسرها و دخترها یافت نگردید. غلظت عناصر روی و مس وابسته به نوع دندان متغیر بود. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که دندانها شاخصهای زیستی ارزشمندی هستند. تمام نمونهها غلظت روی بالای 90 میلیگرم بر کیلوگرم داشتند که نشان دهنده این است که بچهها مصرف روی کافی داشتهاند. همچنین دندان پیش بیشترین ظرفیت تجمع فلز مس را از دیگر انواع دندانها داشت. ------------------------------------------------------ # مولف مسؤول، نشانی: بیرجند، دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، تلفن: 09186145701 E-mail: khadijeh_pashmi@yahoo.com
Introduction: Human teeth are valuable indicators of the capacity of metals in the body. The purpose of this study was to determine the concentration of zinc and copper in different teeth types in 5-12 year old children population living in the city of Birjand. Materials & Methods: Teeth samples were collected from dental clinics and prepared for analysis using acid digestion. Samples were analyzed for Zn and Cu concentrations by flame atomic absorption spectrophotometry. Kolmogorov Smirnov was used for normal data, One Way ANOVA was used for comparison among teeth groups and t-test for comparison between sexes (P<0.05). Results: Based on the results of this study, the mean concentrations of copper and zinc in tooth samples were 8.44±4.22 mg/kg and 218.14±94.81 mg/kg, respectively. The results also showed that copper levels were significantly higher in the teeth of boys compared to that of girls, while a significant difference in zinc level between the teeth of the boys and girls was not found. The concentrations of copper and zinc. were statistically different depending on the type of teeth. Conclusion: The results of this study showed that teeth are valuable bio- indicators. All samples had a zinc concentration up 90 mg/kg, indicating that children consumed sufficient zinc. Also, incisor teeth had the highest content of copper compared to the other teeth.
https://jmds.mums.ac.ir/article_46_57982c3434f2a0630e315586c6ffb731.pdf
دندانهای شیری
شاخص زیستی
مس
روی
Deciduous tooth
biological indicators
Copper
zinc
per
دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
1560-9286
2008-2347
2012-12-21
36
4
279
284
10.22038/jmds.2012.48
48
original article
بررسی میزان غلظت استئوپروتگرین در بزاق بیماران پریودنتیت مزمن متوسط جنرالیزه
Evaluation of Osteoprotegrin Concentration in the Saliva of Patients with Generalized Moderate Chronic Periodontitis
محمود جهانگیرنژاد
1
حجت الله یوسفی منش
hojjatyoosefi@yahoo.com
2
مرضیه وصالی
3
دانشیار گروه پریودنتولوژی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
استادیار گروه پریودنتولوژی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
دانشجوی دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مقدمه: بیماری پریودنتال، عفونت باکتریایی مزمنی است که بافتهای حمایتکننده دندانها را تحت تأثیر قرار میدهد. تلاش ما در بهبود بیماریهای پریودنتال بر روی کاهش مدیاتورهای تخریبی است. یکی از این بیومارکرها، استئوپروتگرین (OPG) میباشد. که باعث ممانعت از فعالیت استئوکلاستها میگردد. هدف از انجام این تحقیق مقایسه میزان غلظت استئوپروتگرین در بزاق بیماران پریودنتیت مزمن متوسط جنرالیزه و افراد سالم بود. مواد و روشها: این مطالعه بر روی 30 بیمار (15 بیمار پریودنتیت مزمن متوسط جنرالیزه و 15 نفر به عنوان گروه سالم) مراجعهکننده به دانشکده دندانپزشکی جندی شاپور اهواز، صورت گرفت. نمونههای بزاق این افراد جمعآوری و به روش الیزا مورد بررسی قرار گرفت. دادهها توسط آزمون t-test مورد تجزیه تحلیل قرار کرفت. یافته ها: میانگین غلظت اوستئوپروتگرین در افراد بیمار و گروه سالم به ترتیب mg/dl 13/84±63/117 و mg/dl 69/170±81/210 بود و تفاوت معنیداری بین دو گروه این تحقیقیافت نشد. نتیجه گیری: به نظر میرسد که غلظت OPG در بزاق نمیتواند به عنوان نشانگری برای بررسی میزان بیماری پریودنتال مورد استفاده قرار گیرد.----------------------------------------------------- # مولف مسؤول، نشانی: اهواز، گلستان، دانشگاه جندی شاپور اهواز، دانشکده دندانپزشکی، گروه پریودنتولوژی، تلفن: 09166711679 E-mail: hojjatyoosefi@yahoo.com
Introduction: Periodontal disease is a chronic bacterial infection that affects the tissues supporting the teeth. Our effort in improving periodontal disease is to reduce destructive mediators. One of the Biomarkers is osteoprotegrin (OPG). OPG is a protein which prevents osteoclast activity. The aim of this study was evaluationof osteoprotegrin (OPG) concentration in saliva of patients with generalized moderate chronic periodontitis and comparing it with that of healthy individuals. Materials & Methods: This study was carried out on 30 patients (15 patients with chronic periodontitis and 15 patients as the control group) referred to Ahvaz Jundishapour dental school. Saliva samples were collected and examined by ELISA. The data were analyzed by t-test. Results: Mean OPG coucentration in patients and control group were 117.63±84.13 mg/dl and 210.81±170.69 mg/dl respectively. The difference was not significant. Conclusion: It appears that OPG concentration in saliva cannot be used as a marker for the assessment of periodontal disease.
https://jmds.mums.ac.ir/article_48_46e4b055da4f2540194f3b32d56a7eb7.pdf
استئوپروتگرین
بیماری پریودنتال
بزاق
Osteoprotegrin
periodontal disease
Saliva
per
دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
1560-9286
2008-2347
2012-12-21
36
4
285
292
10.22038/jmds.2012.49
49
original article
مقایسه میزان تحلیل استخوان آلوئول و تعداد دندانهای باقیمانده در زنان یائسه با و بدون توده استخوانی نرمال
Comparison of the Amount of Alveolar Bone Loss and the Number of Remaining Teeth in Postmenopausal Women with and without Normal Bone Mass
لیلا خجسته پور
khojastepour_l@yahoo.com
1
محمدحسین دباغ منش
2
نریمان ایرجی نصرآبادی
3
سارا مقربی
sara.mogharrabi@gmail.com, mogharabis@sums.ac.ir
4
دانشیار گروه رادیولوژی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز
استاد گروه داخلی، مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز
دندانپزشک
دستیار تخصصی پروتزهای دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز
مقدمه:با وجود چندین دهه تحقیقات، هنوز توافق کلی مبنی بر این که آیا افراد مبتلا به استئوپروز/ استئوپنی در معرض خطر بیشتری برای تحلیل استخوان فکین، پریودنتیت و از دست دادن دندانها هستند یا خیر وجود ندارد. هدف از این مطالعه مقایسه میزان تحلیل استخوان آلوئول و تعداد دندانهای باقیمانده بین خانمهای یائسه با توده استخوانی نرمال و افراد با توده استخوانی پایین، میباشد. مواد و روشها: 100 خانم داوطلب 40 تا 70 ساله که برای تشخیص پوکی استخوان به بیمارستان نمازی شیراز مراجعه کرده بودند انتخاب شدند و در چهار گروه 1) نرمال، 2) استئوپروتیک/استئوپنیک (در یکی از نواحی سر فمور یا مهرههای گردن)، 3) استئوپروتیک (در هر دو ناحیه) و 4) استئوپروتیک (در یکی از نواحی) قرار گرفتند. رادیوگرافیهای پری اپیکال به روش موازی از نواحی مولرهای اول و دوم دو سمت و سانترالهای فک پایین به وسیله دستگاه رادیوگرافی (8MA= 60KVP=) 32/0Planmeca Intra Dentsply Rinn= و فیلم Ekta speed Kodak تهیه و به وسیله اسکنر Microtek Scanmaker I 800 دیجیتالی شدند. مقادیر تحلیل استخوان آلوئول با اندازهگیری فاصله بین CEJ تا پایینترین ناحیه کرست در مزیال و دیستال دندانهای مولر اول و دوم و سانترال فک پایین به وسیله نرمافزار اتوکد 2007 با دقت صدم میلیمتر اندازهگیری شدند. از رادیوگرافی پانورامیک جهت بررسی تعداد دندانهای از دست رفته استفاده شد. به ترتیب از آزمونهای t-test و Mann-Whitney برای بررسی میزان تحلیل استخوان و مقایسهتعداددندانهای ازدسترفته استفادهشد. سطح معنیداری 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: متوسط میزان تحلیل استخوان آلوئول به ترتیب در چهار گروه ذکر شده 45/3، 47/3، 62/3 و 5/3 میلیمتر به دست آمد که از لحاظ آماری تفاوت معنیداری نداشتند (05/0P>). همچنین میانگین تعداد دندانهای از دست رفته درگروههای مورد بررسی به ترتیب 78/5، 05/8، 36/8 و 5/4 بود که تفاوت آماری قابل ملاحظهای نداشتند (05/0P>). نتیجه گیری: در این پژوهش ارتباطی میان تعداد دندانهای از دست رفته با تحلیل استخوان آلوئول و میزان توده استخوانی در زنان یائسه یافت نشد. ------------------------------------------------------ # مولف مسؤول، نشانی: شیراز، خیابان قصر دشت، دانشکده دندانپزشکی، گروه پروتزهای دندانی، تلفن: 2289787-0711 E-mail: mogharabis@sums.ac.ir
Introduction: Despite decades of research, there is not a consensus on whether patients with osteoporosis/ osteopenia are at higher risk for jaw bone resorption, periodontitis and tooth loss or not. The purpose of this study was to compare alveolar bone resorption and the number of remaining teeth between postmenopausal women with normal bone mass and postmenopausal women with low bone mass. Materials & Methods: A total of 100 volunteer women, aged from 40 to 70, who presented at Shiraz Namazi Hospital for the diagnosis of osteoporosis were selected and divided into normal and osteoporotic/osteopenic groups. Parallel periapical radiographs were taken from first and second mandibular molars on both sides using radiology device Planmeca Intra Dentsply Rinn=0.32 (KVP=60 MA=8), Ekta speed Kodak film and were digitalized using scaner (Microtek Scanmaker I 800). Values of alveolar bone resorption were determined by measuring the distance between CEJ and the lowest point of the crest in mesial and distal areas of the mandibular first and second molars and central incisor, using the software AutoCAD (2007) with an accuracy of 0.00mm. Panoramic radiographs were used to evaluate the number of missing teeth. To evaluate bone resorption and to compare the number of the missing teeth, t-test and Mann Whitney test were used respectively. Result: Alveolar bone resorption and the number of the remaining teeth in the postmenopausal women with or without normal bone mass in the studied groups were not different significantly. Conclusion: In this study, no relation was found between the number of the missing teeth/alveolar bone resorption and bone mass in postmenopausal women.
https://jmds.mums.ac.ir/article_49_c583b014898cf215c9697bf8f5134067.pdf
استئوپورز
استئوپنی
تحلیل استخوان
زنان یائسه
Osteoporosis
Osteopenia
Bone resorption
monoposal women
per
دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
1560-9286
2008-2347
2012-12-21
36
4
293
300
10.22038/jmds.2012.50
50
original article
مقایسه تصاویر پانورامیک دیجیتال و توموگرافی کامپیوتری با دسته اشعه مخروطی در تشخیص ضایعات رادیولوسنت آپیکالی
A Comparison between Digital Panoramic View and Cone-Beam Computed Tomography (CBCT) Images in Diagnosis of Apical Radiolucent Lesions
زهرا دلیلی
zahradalili@yahoo.com
1
مهران طارمسری
2
احسان کاظم نژاد
3
حمید بهبودی
4
سمیه نعمتی
5
دانشیار گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی گیلان
استادیار گروه اندودانتیکس، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی گیلان
استادیار گروه آمار، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی گیلان
دندانپزشک
استادیار گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی گیلان
مقدمه: رادیوگرافی پانورامیک استفاده گستردهای در دندانپزشکی به عنوان یک تکنیک غربالگری دارد. در درمانهای اندودنتیک، تشخیص و ارزیابی ناحیه پریآپیکال حائز اهمیت است. بکارگیری تکنیکهای پیشرفته نظیر توموگرافی کامپیوتری با دسته اشعه مخروطی (CBCT) سبب افزایش قدرت تشخیص میشود، اما بکارگیری آن باید با دقت و در شرایط ویژه انجام شود. هدف از این مطالعه مقایسه ارزش تشخیصی تصاویر پانورامیک دیجیتال با CBCT در تشخیص ضایعات رادیولوسنت آپیکالی بود. مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، تصاویر پانورامیک دیجیتال و CBCT 47 بیمار (573 ناحیه اپیکال ریشه) که به کلینیک تخصصی رادیولوژی فک و صورت جهت انجام CBCT فک بالا یا پایین مراجعه نموده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. همه این بیماران نیاز به تهیه این تصاویر برای پروسه درمانی خود داشتند. بنابراینکه CBCT مربوط به کدام فک بیمار بود، دندانهای همان فک در رادیوگرافی پانورامیک دیجیتال توسط یک نفر متخصص رادیولوژی فک و صورت مورد بررسی قرار گرفت. بعد از ورود اطلاعات، توافق، حساسیت (Sensitivity)، ویژگی (Specificity) به صورت کلی و برای هر کدام از فکین به صورت مجزا محاسبه شد. سطح معنی داری آزمونها 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: در CBCT، در 9/15% و در پانورامیک دیجیتال در 2/4% موارد ضایعه رادیولوسنت پریآپیکال قابل تشخیص بود. به طور کلی حساسیت روش پانورامیک 4/26% و ویژگی آن 100% بود. حساسیت در تشخیص ضایعات لوسنت پریآپیکال در فک پایین بیشتر از فک بالا بود. بر اساس آزمون Kappa میزان توافق بین روش پانورامیک با CBCT ضعیف ارزیابی شد (374/0(Kappa=. نتیجهگیری: پانورامیک با این که یک روش روتین غربالگر در فیلد دندانپزشکی میباشد، چندان در تشخیص وجود ضایعات پریآپیکال دقیق نبود. این محدودیت در فک بالا بیشتر از فک پایین بود.
Introduction: Panoramic radiography is used extensively in the field of dentistry as a screening method. In endodontic treatment , the diagnosis and evaluation of periapical area is very important. However, using advanced imaging such as cone beam computed tomography (CBCT) has increased diagnostic ability, but it must be used precisely and in special condition. The aim of this study was to compare diagnostic value of digital panoramic view and CBCT in diagnosis of apical lucent lesion. Materials & Methods: In this cross-sectional study, digital panoramic view and CBCT of 47 patients (573 apical portions of root) who had referred to maxillofacial radiology clinic for maxillary and or mandibular CBCT procedures were assessed. All of the selected patients needed these images as their treatment protocol. According to order of CBCT (maxilla, mandible and both), the teeth of the same jaw in digital panoramic radiography by a maxillofacial radiologist were evaluated. After data enterance, agreement, Sensitivity, specificity and likelihood ratio (positive and negative) were assessed totally and for each jaw separately with 95 percent confidence interval. 0.05 was established as a level of significant. Results: Periapical radiolucency in 15.9% of apical areas in CBCT and in digital panoramic view in 4.2% of them was detected. Overall, sensitivity and specificity of digital panoramic view were 26.4% and 100% respectively. Sensitivity of panoramic view in diagnosis of periapical lucency in mandible was higher than maxilla. According to kappa analysis, the agreement level between panoramic and CBCT was assigned low (kappa=0.374). Conclusion: Although panoramic is a routine screening method in field of dentistry, it is not accurate in diagnosis of the presence of periapical lesions. This limitation in maxilla is more than mandible.
https://jmds.mums.ac.ir/article_50_4cc82cdfe053e20ab9e1161c7b33c1fe.pdf
توموگرافی کامپیوتری با دسته اشعه مخروطی
پانورامیک دیجیتال
ضایعه پره آپیکال
Cone beam computed tomography
digital panoramic
periapical lesion
per
دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
1560-9286
2008-2347
2012-12-21
36
4
301
308
10.22038/jmds.2012.51
51
original article
مقایسه آزمایشگاهی اثر ضدپوسیدگی عصاره پلیفنول چای سبز با دهانشویه فلوراید 05/0%، کلرهگزیدین 2/0% و ترکیب فلوراید-کلرهگزیدین
Comparison of the Anti-caries Effect of Polyphenol Extract of Green Tea with 0.05% Fluoride, 0.2% Cholorhexidine and Fluoride-Cholorhexidine, An In Vitro Study
لقمان رضائی صوفی
1
نسرین رفیعیان
rafieiann@yahoo.com
2
مینا جزایری
mina_jazayeri@yahoo.com
3
حمیدرضا عبدالصمدی
abdolsamadi@umsha.ac.ir
4
شاهین کسرایی
5
محمدیوسف علیخانی
6
محمدعلی سیف ربیعی
7
لیلا دهقان پور
8
استادیار گروه ترمیمی و زیبایی، مرکز تحقیقات دندانپزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان
استادیار گروه بیماریهای دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان
استادیار گروه بیماریهای دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان
دانشیار بیماریهای دهان، فک و صورت، مرکز تحقیقات دندانپزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان
دانشیار ترمیمی و زیبایی، مرکز تحقیقات دندانپزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان
استادیار گروه میکروب شناسی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان
استادیار گروه پزشکی اجتماعی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان
دندانپزشک
مقدمه: دهانشویهها در کنار سایر روشهای پیشگیری از پوسیدگی در کاهش پوسیدگی نقش مهمی دارند. هدف از انجام این مطالعه مقایسه آزمایشگاهی اثر ضدپوسیدگی عصاره پلیفنول چای سبز با دهانشویه فلوراید 05/0%، کلرهگزیدین2/0% و ترکیب فلوراید-کلرهگزیدین بود. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی-آزمایشگاهی، 50 دندان پره مولر به صورت جداگانه در لولههای آزمایش حاوی محیط پوسیدگیزا (استرپتوکوک موتانس، لاکتوباسیل و 3 میلیلیتر محلول سوکروز 20%) قرار گرفتند. هر کدام از لولههای حاوی دندان به صورت اتفاقی بر حسب نوع دهانشویه در 5 گروه آزمایشی (10=n) شامل نرمال سالین، محلول10% پلیفنول چای سبز، فلوراید 05/0%، کلرهگزیدین 2/0% و محلول کلر هگزیدین-فلوراید قرار گرفتند و هر 24 ساعت یک بار با 5 میلیلیتر از دهانشویه مربوطه شستشو داده شدند. بعد از 21 روز، عمق پوسیدگی هر دندان با استفاده از میکروسکوپ نوری پلاریزه اندازهگیری گردید. تحلیل آماری دادهها به وسیله نرم افزار SPSS با ویرایش 13 و آزمونهای کولموگرو اسمیرنو، آنالیز واریانس یک سویه و توکی در سطح معنیداری 05/0 انجام شد. یافته ها: میانگین و انحراف معیار عمق پوسیدگی در گروههای اول تا پنجم به ترتیب43/16±194، 94/17±175، 34/9±142، 27/13±155 و 57/8±144 میکرومتر بود. آزمون واریانس یکطرفه نشان داد که گروهها با هم اختلاف معنیداری دارند (001/0P<). تست توکی نشان داد که هرچند عمق پوسیدگی در گروههای 1 و 2 تفاوت معنیداری نداشت (205/0=P) ولیکن به صورت معنیداری بیشتر از گروههای 3 تا 5 بود (001/0>P). عمق پوسیدگی در گروههای 3، 4 و 5 نیز تفاوت معنیداری نشان نداد. نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه محلول فلوراید-کلرهگزیدین بیشترین اثر ضدپوسیدگی را داشت. از آنجا که اثر ضدپوسیدگیزایی چای سبز تفاوت معنیداری با نرمال سالین نداشت و همچنین به صورت معنیداری کمتر از دهانشویههای کلرهگزیدین و فلوراید بود استفاده از آن به عنوان دهانشویه نیاز به مطالعات بیشتری دارد.
Introduction: Mouth rinses beside the other methods have an important role in reducing dental caries. The aim of this study was in-vitro comparison of the anti-caries effect of polyphenol extract of green tea with 0.05% fluoride, 0.2% cholorhexidine and fluoride-cholorhexidine. Materials & Methods: In this laboratory experimental study, 50 maxillary premolars were placed separately in tubes which contained cariogenic solution (streptococcus mutans, lactobacillus and 3 ml sucrose solution of 20%). Each tube regarding the rinse solution was placed in 5 experimental groups (n=10) as follows: 1) normal saline, 2) 10% solution of green tea polyphenol extract, 3) 0.05% fluoride, 4) 0.2% cholorhexidine and 5) fluoride_cholorhexidine. Every 24 hours, the teeth were rinsed with 5 mL of the rinse. After 21 hours, the depth of decay was measured by polarized light microscope. Data were analyzed by SPSS V 13.0 software using Colmogrove Smirnove, One way ANOVA and Tukey tests. Results: The mean and standard deviation of the depth of the caries in group 1 to 5 were 194 ±16.43, 175±17.94, 142±9.34, 155±13.27, and 144±8.57, respectively. One way ANOVA showed that there were significant differences between the groups (P<0.001). Tukey test showed that although there was no significant difference in the depth of the caries between groups 1 and 2 (P=0.205), it was significantly less than groups 3 to 5 (P<0.001). There were no significant differences between the depth of the caries in group 3, 4 and 5. Conclusion: According to the results of the current study, the anti-caries effect of flouride_cholorhexidine was the greatest between the groups. As the anti cariogenic effect of green tea was similar to that of normal saline and significantly less than fluoride or chlorhexidine, its use as a common mouth rinse needs more research.
https://jmds.mums.ac.ir/article_51_033cb5fe2df5a6fcecf05663a6616944.pdf
پوسیدگی دندان
چای سبز
فلوراید
کلرهگزیدین
دهانشویه
: Dental caries
green tea
Fluoride
Chlorhexidine
mouth wash
per
دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
1560-9286
2008-2347
2012-12-21
36
4
309
316
10.22038/jmds.2012.52
52
original article
میزان انطباق تشخیصهای بالینی و هیستوپاتولوژیک ضایعات پوستی- مخاطی در حفره دهان
Consistency Rates of Clinical and Histopathologic Diagnoses of Mucocutaneous Lesions in Oral Cavity
رضا زارع محمودآبادی
zaremr@mums.ac.ir
1
جهانشاه صالحی نژاد
salehinejadj@mums.ac.ir
2
سعیده خواجه احمدی
3
شادی ثقفی
saghafis@mums.ac.ir
4
عبدالله جوان
javana@mums.ac.ir
5
شهره طاهری مقدم
6
استادیار گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
دانشیار آسیب شناسی دهان، فک و صورت، مرکز تحقیقات دندانپزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
استادیار آسیب شناسی دهان، فک و صورت، مرکز تحقیقات دندانپزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
دانشیار آسیب شناسی دهان، فک و صورت، مرکز تحقیقات بیماریهای دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
کارشناس آمار، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
دندانپزشک
مقدمه:تعداد زیادی از ضایعاتپوستی مخاطی در حفره دهان نمای بالینی مشابهی دارند و لذا بررسی هیستوپاتولوژیدر تشخیص صحیح این ضایعات و افتراق آنها از یکدیگر تاثیر بسیار دارد.هدف از این مطالعه بررسی میزان انطباق تشخیصهای بالینی با هیستوپاتولوژی ضایعات پوستی-مخاطی در حفره دهان طی 30 سال در دانشکده دندانپزشکی مشهد بود. مواد و روشها: در این مطالعه گذشتهنگر، تعداد 334 پرونده بیماران مبتلا به ضایعات پوستی مخاطی که طی 30 سال (1358 تا 1388) به دانشکده دندانپزشکی دانشگاه مشهد مراجعه نموده بودند مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات پرونده بیماران، شامل سن، جنس، جایگاه، تشخیص بالینی اولیه و گزارش آسیبشناسی نهایی ثبت گردید. یافته ها: این مطالعه نشان داد که در 295 مورد (5/77%) از ضایعات پوستی مخاطی مورد بررسی، تطابق بین تشخیص بالینی و هیستوپاتولوژی وجود داشت. در پمفیگوئید و خال سفید اسفنجی در تمام موارد تطابق کامل بین تشخیص های کلینیکی و هیستوپاتولوژی وجود داشت. در مورد انواع لیکن پلان هم، در لیکن پلان نوع آتروفیک و پیگمانته بیشترین میزان تطابق دیده شد. نتیجه گیری: جهت رسیدن به یک تشخیص قطعی در ضایعات پوستی-مخاطی نیاز به بررسی نمای بالینی، رادیوگرافی و هیستوپاتولوژی ضایعه میباشد.
Introduction: Many mucocutaneous lesions of the oral cavity have similar clinical features and therefore the histpathologic findings are very important in correct diagnosis and differential diagnosis of each lesion. The aim of this study was to assess the agreement between clinical and histopathologic diagnoses in mucocutaneous lesionsof the oral cavity during 30 years (1979-2009) in Mashhad dental School. Materials & Methods: In this retrospective study, a total of 334 patients with mucocutaneus lesions were analyzed in Mashhad dental school from1979 to 2009. Patient's data including age, gender, location, clinical diagnosis and histopathologic diagnosis were recorded. Data were analyzed through SPSS 11.5 Software. Results: In this study, there was an agreement between clinical and histopathologic diagnoses in 295 subjects (77.5%) with oral mucocutaneus lesions. All subjects with pemphigoid and white spongy nevus showed total agreement between clinical and histopathologic diagnoses. Atrophic and pigmenteted lichen planus also showed the highest percentage of agreement in lichen planus groups. Conclusion: In mucocutaneous lesions, clinical, radiographic, and histopathologic findings are necessary for definitive diagnosis of mucocutaneous lesions.
https://jmds.mums.ac.ir/article_52_80da0fb1e62a6f28db765d37a157d10f.pdf
ضایعات پوستی-مخاطی
تشخیص بالینی
یافتههای هیستوپاتولوژیک
Mucocutaneus lesions
Clinical Diagnosis
histopathologic findings
per
دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
1560-9286
2008-2347
2012-12-21
36
4
317
326
10.22038/jmds.2012.53
53
original article
بررسی آگاهی دندانپزشکان عمومی و متخصص درباره تدابیر دندانپزشکی در بیماران باردار و دیابتیک
Evaluation of Awareness of General Dentists and Dental Specialists about Dental Management of Pregnant and Diabetic Patients
پگاه مسنن مظفری
mosannenp@mums.ac.ir
1
آتس سا پاک فطرت
pakfetrata@mums.ac.ir
2
مریم امیرچقماقی
3
نعمت اله فرخنده عقیده
farkhondehan851@mums.ac.ir, hamidf1385@gmail.com
4
استادیار بیماریهای دهان، مرکز تحقیقات بیماریهای دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
دانشیار بیماریهای دهان، مرکز تحقیقات بیماریهای دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
دانشیار بیماریهای دهان، مرکز تحقیقات بیماریهای دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
دستیار تخصصی گروه دندانپزشکی ترمیمی و زیبایی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مقدمه: متناسب با پیشرفت علم پزشکی، تعداد مراجعینی که دچار بیماریهای سیستمیک میباشند، افزایش مییابد. از طرف دیگر مراقبتهای دندانپزشکی جزء لاینفک مراقبتهای بهداشتی در زنان باردار و افراد دیابتیک میباشد. در این مطالعه آگاهی دندانپزشکان در مورد تدابیر دندانپزشکی بیماران باردار و دیابتیک مورد سنجش قرار گرفته است. مواد و روشها: این برررسی بر روی 106 نفر از 204 دندانپزشک شرکتکننده در کنگرههای تخصصی بیماریهای دهان و بازآموزیهای بیماریهای دهان از ابتدای خرداد 1388 تا پایان خرداد 1389 انجام گردید. ابزار اندازهگیری، یک پرسشنامه خودساخته نویسندگان بود که پس از تایید روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفت. در این پرسشنامه علاوه بر مشخصات دموگرافیک، سوالاتی در مورد تدابیر دندانپزشکی در بیماران دیابتیک و باردار پرسیده شد. کلیه سوالات 4 گزینه و دارای یک پاسخ صحیح بودند. کل پرسشنامه 20 امتیاز داشت و دندانپزشکان به گروه هایی با آگاهی عالی (امتیاز 20-18)، آگاهی خوب (امتیاز 18-14)، آگاهی متوسط (امتیاز 14-10) و آگاهی ضعیف (کمتر از 10) تقسیم شدند. از آزمونهای منویتنی و کروسکال والیس جهت آنالیز استفاده گردید و P-value کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد. یافته ها: میانگین آگاهی دندانپزشکان، متوسط (5/2±5/10) بود. میانگین آگاهی در مورد دیابت 32/1±7 (از 10) و در مورد بارداری 78/1±5/3 (از 10) بود. زنان نسبت به مردان میانگین آگاهی بالاتری داشتند که از لحاظ آماری معنیدار نبود. از نظر ارتباط بین دانشکده محل تحصیل و سابقه کار با میزان آگاهی، هیچ اختلاف معنیداری وجود نداشت. ارتباط بین میزان تحصیلات و انگیزش درمان در افراد باردار معنیدار نبود (05/0P>). در حالی که ارتباط بین جنس و انگیزش درمان در افراد باردار معنیدار بود. بیشترین پاسخ اشتباه مربوط به سوال "شرایطی که در افراد دیابتی نیاز به مشاوره پزشکی قبل از درمان وجود دارد" و کمترین پاسخ اشتباه مربوط به سوالات "تجویز ضددرد و آنتی بیوتیک مناسب در دوران بارداری" بود. نتیجه گیری: آگاهی دندانپزشکان مورد مطالعه ما درباره تدابیر دندانپزشکی افراد باردار و دیابتیک در سطح متوسط و ضعیف بود که بایستی با برنامههای آموزش مداوم نسبت به ارتقا آن تلاش کرد.
Introduction: With advances in medicine, more systemic patients seek dental treatment. On the other hand, oral health care is an essential part of pregnancyand diabetes mellitus health care. The aim of this study was to assess dentist’s awareness about dental management of pregnant and diabetic patients. Materials & Methods: This study was conducted on 106 out of 204 dentists attending in oral medicine congresses and continuous education programs from June 2009 to June 2010. A self-established questionnaire with approved validity and reliability was used. Along with demographic data, some multiple choice questions about dental management of diabetic and pregnant patients were asked. Totally 20 points were assigned to questions and awareness was classified to excellent (18-20 points), good (14-Results: The mean awareness score (MAS) was moderate (10.5±2.5). The MAS for pregnancy was (3.5±1.78) of 10 and for diabetes mellitus were (7±1.32) of 10. MAS were higher in women especially about diabetes mellitus but it was not significantly different. The University of Graduation and years of career were not significantly related to awareness status. Education and treatment attitude for pregnant patients were not related to awareness but women had a higher attitude in treatment of pregnant patients (P<0.05). The lowest awareness was about indications of consultation in diabetic patients and the highest awareness was about administration of suitable antibiotic and analgesic during pregnancy. Conclusion: The awareness level of dentists studied here was moderate and low about dental management in pregnancy and diabetes mellitus which should be improved via continuous education programs.
https://jmds.mums.ac.ir/article_53_17f0ac450cb1f1fa00e4f853ba7b7978.pdf
تدابیر دندانپزشکی
دیابت
بارداری
آگاهی
Dental management
Diabetes Mellitus
pregnancy
Awareness
per
دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
1560-9286
2008-2347
2012-12-21
36
4
327
334
10.22038/jmds.2012.54
54
original article
بررسی تأثیر ماست حاوی پروبیوتیک بر غلظت ایمنوگلوبولین A ترشحی بزاق
Evaluation of Yoghurt with Probiotics Effect on Salivary IgA Concentration
محمد واحدی
1
حمیدرضا عبدالصمدی
abdolsamadi@umsha.ac.ir
2
فاطمه احمدی متمایل
fatahmadim@yahoo.com
3
سوده طیبی
4
مهرداد حاجیلویی
5
عباس مقیم بیگی
6
پوراندخت داوودی
poorandavoodi@yahoo.com
7
دانشیار بیماریهای دهان، فک و صورت، مرکز تحقیقات دندانپزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان
استادیار بیماریهای دهان، فک و صورت، مرکز تحقیقات پزشکی مولکولی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان
استادیار بیماریهای دهان، فک و صورت، مرکز تحقیقات پزشکی مولکولی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان
دندانپزشک
استادیار گروه ایمونولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان
استادیار گروه آمار زیستی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی همدان
استادیار بیماریهای دهان، فک و صورت، مرکز تحقیقات دندانپزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان
مقدمه: پروبیوتیکها از طریق تنظیم ایمنی موضعی اثرات سودمندی بر سلامت دهان دارند. هدف از این مطالعه ارزیابی تأثیر یک فرآورده پروبیوتیک بر IgA بزاقی بود. مواد و روش ها: ایـن مطالعه تصادفی سه سوکور، بر روی 40 داوطلب سالم غیرسیگاری انجام گردید. افراد به دو گروه مشابه از نظر سن و جنس تقسیم شدند و به مدت 8 هفته روزانه 200 گرم ماست معمولی (گروه شاهد) یا ماست حاوی باکتریهای پروبیوتیک (گروه مورد) دریافت کردند. نمونه بزاق غیرتحریکی افراد در ابتدای مطالعه و هفته 4 و 8 جمعآوری شد و غلظت IgA کل با استفاده از روش ELISA تعیین شد. حجم بزاق اندازه گیری و سرعت ترشح IgA بزاقی محاسبه گردید. تفاوت میانگین IgA با استفاده از آزمون داده های تکراری تحت آنالیز آماری قرار گرفت (05/0=α). یافتهها:طی دوره مطالعه، تغییرات قابل توجهی میان غلظتهای IgA بزاقی در گروه شاهد یافت نگردید. در گروه مورد یک افزایش غیر قابل توجه در سرعت ترشح IgA در طی مطالعه مشاهده شد (05/0<P). تفاوت میانگینهای غلظت و سرعت ترشح بین دو گروه در هر زمان معین معنی دار نبود (05/0<P). نتیجهگیری: در شرایط مطالعه حاضر، مصرف روزانه ماست پروبیوتیک طی یک دوره 8 هفته غلظت IgA بزاقی را تغییر نمیدهد، اما منجر به یک گرایش افزایشی در سرعت ترشح IgA بزاقی میگردد.
Introduction: Probiotics have been associated to various benefits on oral health, partially through regulation of local immunity. The purpose of this study was to evaluate the effect of probiotics on salivary IgA. Materials & Methods: This randomized, triple-blind trial was conducted on 40 healthy non-smoker volunteers. The subjects were assigned to two age- and sex-matched groups ingesting 200 g of a regular yoghurt (control) or a yoghurt containing probiotic bacteria (treatment group) once daily for 8 weeks. Unstimulated salivary samples were collected from the subjects at weeks 0, 4 and 8 of trial and total salivary IgA concentration was determined using ELISA. Saliva volume was measured and salivary IgA secretion rate was calculated. The differences in IgA means were statistically analyzed by repeated measurments (α=0.05). Results: Over the trial period, no significant changes were found among the salivary IgA concentrations of control group; however, treatment group presented a non-significant increase (P>0.05). There were not significant differences in concentration and secretion rate between two groups at each time point of study (P>0.05). Conclusion: Within the limitations of this study, an 8-week period daily consumption of probiotic yoghurt could not alter the salivary IgA concentrations, although it persuades an increase trend in salivary IgA secretion rate.
https://jmds.mums.ac.ir/article_54_c44b1228f22b196d00474b03f6155ec0.pdf
پروبیوتیک ها
بزاق
IgA بزاقی
Probiotics
Saliva
secretory immunoglobulin A
per
دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
1560-9286
2008-2347
2012-12-21
36
4
335
340
10.22038/jmds.2012.55
55
original article
گزارش یک مورد پرفوراسیون وسیع فک بالا ناشی از موکورمایکوزیس و درمان آن
Report of an Extensive Maxillary Perforation Resulting from Mucormycosis and its Treatment
حمیدرضا عبدالصمدی
abdolsamadi@umsha.ac.ir
1
مهدیه زرآبادی پور
2
سمیرا ساعتی
3
پرویز ترک زبان
4
حافظ آریامنش
5
فاطمه احمدی متمایل
fatahmadim@yahoo.com
6
دانشیار بیماریهای دهان، فک و صورت، مرکز تحقیقات دندانپزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان
دستیار تخصصی گروه بیماریهای دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان
استادیار گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان
دانشیار گروه پریودنتولوژی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان
دستیار تخصصی گروه پروتزهای دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان
استادیار بیماریهای دهان، فک و صورت، مرکز تحقیقات پزشکی مولکولی و دندانپزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان
مقدمه: موکورمایکوزیس عفونت تهاجمی قارچی نادر و مهاجم است که دارای قابلیت مرگ و میر بالایی میباشد و توسط گونههایی نظیر موکور به وجود میآید. و غالباً بیماران مبتلا به ضعف سیستم ایمنی را مبتلا میکند. راه ورود قارچ معمولاً از طریق تنفسی است. وجود یک زخم گسترش یابنده و نکروتیک در حفره دهان میتواند نشان دهنده زخم ناشی از قارچ موکورمایکوز باشد. گزارش مورد: خانم 67 ساله به علت وجود یک زخم وسیع در حال گسترش ناحیه کام از 2 ماه قبل به بخش بیماریهای دهان دانشکده دندانپزشکی همدان مراجعه کرده بود. بیمار از حدود 5 ماه پیش دچار یک تورم منتشر در ناحیه صورت و پروپتوزیس چشم راست شده بود. در آزمایشات تجویز شده متوجه دیابت غیرکنترل شده در بیمار شدیم. بیمار با تشخیص احتمالی عفونتهای قارچی عمقی بیوپسی گردید و تشخیص نهایی موکورمایکوزیس داده شد. نتیجه گیری: با توجه به این که تشخیص سریع ضایعه میتواند شانس بقای بیمار را افزایش دهد، لذا دندانپزشکان نقش بسیار مهمی در تشخیص احتمالی و اولیه ضایعات خواهند داشت. همچنین بیماریهای سیستمیک میتوانند توسط دندانپزشک کشف و ارجاع داده شوند.
Introduction: Mucormycosis is a rare and invasive fungal infection with a high mortality that usually affects immunocompromised patients. The major route of infection is inhalation. An extensive necrotic ulcer in the mouth could be indicative of fungal invasion. Case report: A 67-year-old woman was visited in the department of Oral Medicine of Hamadan dental school with perforation and extensive and progressive ulcer in palate from 2 month ago. The patient had a history of swelling in the face and proptosis in the right eye from five months ago. Lab tests revealed an uncontrolled diabetes mellitus. Biopsy was carried out under clinical diagnosis of deep fungal infection and final diagnosis was mucormycosis. Conclusion: Early detection of mucormycosis could increase survival rate. Therefore, dentists can play an important role in primary diagnosis of the lesions. Systemic diseases could also be diagnosed and referred for treatment by the dentists.
https://jmds.mums.ac.ir/article_55_1547f0a667768c52efc4dd8b426fb9b2.pdf
موکورمایکوزیس
پرفوراسیون
فک بالا
Mucormycosis
perforation
maxilla